الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

۱۲- آخرالزمان (بخش دوم)

ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! در آن‌ زمان‌ است‌ که‌ چیزی‌ از مشرق‌ و چیزی‌ از مغرب‌ می‌آید و امت‌ مرا رنگارنگ‌ می‌کند چه‌ بیچاره‌اند کسانی‌ که‌ به‌ خاطر آنها ضعیف‌ می‌شوند و وای‌ بر آنها که‌ خدا چه‌ برای‌ آنها مهیّا کرده‌ و چگونه‌ مترصد آنهاست‌، نه‌ به‌ کوچکترها رحم‌ می‌کنند و نه‌ به‌ بزرگترها احترام‌ می‌گذارند. از خطاکاران‌ و گنهکاران‌ در امان‌ نیستند، بدن‌هایشان‌ بدن‌ انسان‌ و قلب‌هایشان‌ قلب‌ شیطان‌ است‌.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ کسی‌ که‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌. در آن‌ زمان‌ مردان‌ تنها به‌ مردان‌ و زنان‌ تنها به‌ زنان‌ ] برای‌ ارضاء شهوات‌  [  می‌پردازند. همانگونه‌ که‌ اهل‌ خانه‌ای‌ نسبت‌ به‌ دختران‌ خانه‌ خود احساس‌ غیرت‌ می‌کنند (غریبه‌ها) نسبت‌ به‌ پسرکان‌ جوان‌، غیور می‌گردند (آنها را ناموس‌ خود می‌شمرند) مردان‌ به‌ زنان‌ و زنان‌ به‌ مردان‌ شبیه‌ می‌شوند و زنان‌ بر زین‌ها سوار می‌گردند که‌ لعنت‌ من‌ بر آنها باد.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌. در آن‌ زمان‌ مساجد را همانند کلیساها و کنیسه‌ها تزیین‌ می‌کنند و قرآن‌ها را طلاکاری‌ و زینت‌. مناره‌ها بلند می‌شوند و خطوط‌ زیاد می‌شوند. قلب‌هایشان‌ نسبت‌ به‌ هم‌ متنفر و در زبان‌هایشان‌ اختلاف‌ نمایان‌ است‌.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! در آن‌ زمان‌ است‌ مردان‌ و پسران‌ امتم‌ برای‌ زینت‌ از طلا استفاده‌ می‌کنند و حریر و دیبا و ابریشم‌ می‌پوشند و با بیگانگان‌ متحد می‌شوند.
 
ـ آیا چنین‌ چیزی‌ واقع‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! در آن‌ زمان‌ ربا علنی‌ می‌شود و با اجناس‌ ممتاز، رشوه‌ و معامله‌ می‌کنند. دین‌ رها می‌شود و مقام‌ و منزلت‌ دنیا (در نظر مردم‌) رفیع‌ می‌گردد.
 
ـ آیا چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! هر چند به‌ خدا ضرری‌ نمی‌رسانند  ] و به‌ خودشان‌ ظلم‌ می‌کنند [  لیکن‌ طلاق‌ زیاد می‌شود و حدود اقامه‌ و اجرا نمی‌شوند.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌. در آن‌ زمان‌ است‌ که‌ زنان‌ آوازه‌خوان‌ می‌شوند و آلات‌ موسیقی‌ جلوه‌ می‌یابند و به‌ دنبال‌ آن‌ اشرار امتم‌ پیدا می‌شوند.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌. در آن‌ زمان‌ ثروتمندان‌ امتم‌ برای‌ تفریح‌ و سیاحت‌ افراد عادی‌ برای‌ تجارت‌ و کسب‌ درآمد و فقرا برای‌ ریا و خودنمایی‌ به‌ حج‌ و عمره‌ می‌روند. جمعیتی‌ پیدا می‌شوند که‌ تفکّر و تدبر و تفقه‌ آنها برای‌ غیرخدا (و اهداف‌ غیرالهی‌) است‌. زنازادگان‌ زیاد می‌شوند و قرآن‌ را با آواز و غنا می‌خوانند و به‌ خاطر دنیا بر سر هم‌ می‌ریزند و با هم‌ درگیر می‌شوند.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌. در آن‌ زمان‌ به‌ محارم‌ تجاوز می‌کنند و به‌ دنبال‌ گناهان‌ می‌روند، اشرار و بدان‌ بر خوبان‌ مسلط‌ می‌شوند. دروغ‌ علنی‌ می‌شود و لجاجت‌ نمایان‌ می‌گردد.
 
بیچارگی‌ها علنی‌ می‌شود، با لباس‌ها به‌ هم‌ فخر می‌فروشند و مباهات‌ می‌کنند و ظرف‌های‌ ناشایست‌ را پر می‌کنند. نرد و شطرنج‌ و آلات‌ موسیقی‌ مورد پسند واقع‌ می‌شوند. امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر را انکار می‌کنند، به‌ طوری‌ که‌ مؤمن‌ خوارتر از کنیز می‌گردد. همدستی‌ میان‌ زاهد(نما)ها و قاریان‌ (بدکردار) نمایان‌ می‌شود. اینها همانها هستند که‌ در آسمان‌ها آنها را پلیدان‌ ناپاک‌ می‌خوانند.
 
ـ آیا واقعاً چنین‌ خواهد شد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! در آن‌ زمان‌ ثروتمند از وضعیت‌ فقیر هراسان‌ نمی‌شود به‌ طوری‌ که‌ گدا یک‌ هفته‌ کامل‌ از مردم‌ گدایی‌ می‌کند امّا کسی‌ را که‌ چیزی‌ در دستش‌ بگذارد نمی‌بیند.
 
ـ آیا حقیقتاً چنین‌ اتفاقی‌ خواهد افتاد؟
 
ـ سلمان‌! قسم‌ به‌ آنکه‌ جانم‌ به‌ دست‌ اوست‌ آری‌! در آن‌ زمان‌ «روبیضه‌» به‌ سخن‌ می‌آید.
 
پدر و مادرم‌ به‌ فدایت‌ یا رسول‌الله‌ «روبیضه‌» دیگر چیست‌؟
 
ـ کسی‌ که‌ تا به‌ حال‌ صحبت‌ نمی‌کرد برای‌ امور عموم‌ مردم‌ به‌ سخن‌ می‌آید و جز کمی‌ از او فرمان‌ نبرند

***

  (نویسنده می‌گوید)قسم‌ به‌ جانم‌ که‌ این‌ همان‌ چیزی‌ است‌ که‌ دائماً در عصر گمراهی‌ و فسقی‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنیم‌، مشاهده‌ می‌شود و با تمام‌ حواس‌ و وجود از آنها خبر داریم‌. صلوات‌ خداوند بر تو باد یا رسول‌ الله‌ ما را از آن‌ با خبر کردی‌ و سلام‌ بر تو یا مهدیا که‌ روزی‌ همه‌ اینها را از بین‌ می‌بری‌ و عدل‌ و داد را جایگزین‌ آن‌ می‌گردانی.

***

میگم واسه من واکنش‌های سلمان جالب بود، بنده خدا کپ کرده بود!

نظرات 12 + ارسال نظر
سهیل یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 23:19 http://daypic.blogfa.com

سلام.

نظر پست قبل ایضا....

متنی برام نیومده...نفرستادی یا نیومده؟

التماس دعا.

یاعلی.

سلام،
فرستادم

رستگار دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:09

سلام
به نظر شما ایرادی تو این قسمت ها وجود داره؟ زنان‌ بر زین‌ها سوار می‌گردند که‌ لعنت‌ من‌ بر آنها باد.!!! (به نظرم این بیشتر شبیه به افکار عرب جاهلیته تا سخن پیامبر(ص)!!!) آلات‌ موسیقی‌ جلوه‌ می‌یابند آلات‌ موسیقی‌ مورد پسند واقع‌ می‌شوند(این بخش هم به نظرم شبیه به افکار افراطی بعضی از مذهبیونه)
بعدش هم خیلی از مسائل و مشکلات وگناهانی که از قول پیامبر تو این حدیث به عنوانه نشونه های آخرالزمان بیان شده تو همون زمان هم به وفور میان اعراب وجود داشته مثلا در مورد ربا که تو قرآن هم بهش اشاره شده من دلیل این همه اظهار تعجب رو از طرف سلمان نمیفهمم!!!

سلام رستگار، احوالات؟
"زنان‌ بر زین‌ها سوار می‌گردند که‌ لعنت‌ من‌ بر آنها باد.!!! " به نظر من این بیشتر حضور بدون حفظ حریم‌ها رو نشون میده تا چیزی که شما بهش فکر می‌کنی.در ثانی این ترجمه فارسی هست، شاید این جمله در زبان عرب حالت کنایه داشته باشه؛ زبان عربی زبان کنایه‌هاست.
راجع به آلات موسیقی،در اینکه بعضی موسیقی‌ها (متاسفانه اکثرشون) مشکل دار هستند فکر نکنم بحثی باشه (یا شاید من اشتباه می‌کنم؟)؛ ببین، به نظر من موسیقی با درون آدم کار می‌کنه و همون جوری که خودم احساس می‌کنم "حس عبادت" رو از آدم میگیره یعنی یه جورایی شور و حال عبادت رو از آدم میگیره.این تجربه شخصیه منه و بهش اعتقاد دارم، شاید نظر شما چیز دیگه‌ای باشه که کاملاً هم محترمه. در ثانی اکنون گرایش به موسیقی خیلی خیلی بیشتر از زمان پیغمبر هست و موسیقی‌های به شکل کنونی (مانند دی جی یا راک و ...) که اصلاً اون موقع‌ها نبوده!
منظورت رو از خیلی در "خیلی از مسائل و مشکلات وگناهانی که از قول پیامبر تو این حدیث به عنوانه نشونه های آخرالزمان بیان شده تو همون زمان هم به وفور میان اعراب وجود داشته" نفهمیدم.میشه به طور واضح اشاره کنی؟ مثالی رو هم که زدی (ربا)، اولاً اینجا به "علنی شدن" ربا اشاره کرده.در ثانی دلیلی نداره که گناهان آخرالزمان همه جدید باشند! مهم علنی شدن و فراگیر شدن هست.
امیدوارم جوابت رو گرفته باشی.اگه باز هم سوالی داری می‌تونیم بحث کنیم.

فاطمه دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 19:26 http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام
یادمه پارسال کتاب شش ماه پایانی رو به پیشنهاد یکی از دوستان امانت گرفتم و خوندم و از اون جا که همه روایاتش خیلی برام قابل هضم نبود ( شاید چون بیشتر تکان دهنده بود) یه تعداد از منابع کتاب که تا به حال اسمشون به گوشم نخورده بود مثل

الاحتجاج از : ابو منصور احمد بن علی بن طالب طبرسی
الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد از : امام ابو عبدالله محمد بن محمد بن نعمان العکبری البغدادی ٬ شیخ مفید
اعلام الوری باعلام الهدی از : ابوعلی فضل بن حسن طبرسی
الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب از : شیخ علی یزدی حائری
الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل از : جعفر سبحانی
الام المهدی (عج) امل الشعوب از : شیخ حسین صفار
الامام المهدی (عج) من المهد الی الظهور از : علامه سید محمد کاظم قزوینی
بحار الانوار
بشاره الاسلام فی ظهور صاحب الزمان (عج) از : سید مصطفی آل سید حیدر کاظمی
النجم الثاقب فی احوال الحجه الغائب (عج) از : میرزا حسین نوری طبرسی
المهدی (عج) از " سید صدرالدین صدر
موسوعه الامام المهدی (عج) از : سید محمد صادق صدر
الممهدون المهدی ( عج) از : علی کورانی
الغیبه از : ابوجعفر محمد بن حسن شیخ طوسی
الشیعه و الرجعه از : محمدرضا طبسی نجفی

رو برای خودم یادداشت کردم که بعدا سر فرصت دنبال سندیتشون برم و پرس و جو کنم که البته تا امروز که این پست شما رو خوندم فراموش کرده بودم که یه روزی یه چنین قصدی داشتم ... به هر جهت شما و دوستان به نظر می رسه بیشتر تو این مسائل وارد باشید راهنمایی بفرمایید . ضمن اینکه ترغیب شدم یه بار دیگه کتاب رو بگیرم و مطالعه کنم .
روزگارت باد شیرین !شاد باش

سلام،
راستش من هم وضع چندان بهتری نسبت به شما در شناخت این منابع ندارم :)
همون طور که قبلاً اشاره کردم بهترین راه پرسش از اهل فن هست و بهترین متخصصی که من سراغ دارم جناب آقای دکتر محمد علی انصاری هست.می‌تونید در این آدرس پرسش‌تون رو مطرح کنید (پایین صفحه سمت چپ گزینه "ارسال پرسش" وجود داره)
http://www.hedayatnoor.com/them.php?xl=pro

سهیل دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 21:33 http://daypic.blogfa.com

سلام.

مقاله ای که فرستادی را خوندم ...

به نظر من این مقاله خوبه تا بگیم که همچین کسایی و همچین فرقه ای هم هست ... ولی توضیح جامعی در خصوص اینکه ما در حقیقت با چه اشخاص و چه طرز فکرهایی روبرو هستیم نداره...یا اینکه راههای شناخت این افراد یا گروه ها در جامعه توضیح جامعی نداده فقط به طور کلی یکسری مطلب گفته... و همین طور درباره نماده و شکلها و علامتهای مخصوصشان هم چیز کاملی نگفته.فقط سرسری یک توضیحی داده...
من هم یکسری تحقیق در این خصوص کردم ...مطالب و تصاویری هم تونستم بدست بیارم...فقط بگم نتونستم تحقیقمو کامل کنم...اگر لازم دونستی بگو تا برات بفرستم...

ولی فکر کنم آخر سر بتونی یک مطلب جامع و واقعا خواندنی درست کنی...موفق باشی...

التماس دعا.

یاعلی.

سلام،
بفرست بیاد!
البته گفتم که این مطلب خیلی اجمالی هست.با هم دیگه تکمیلش می‌کنیم و می‌ذاریم توی وبلاگ تا بقیه استفاده کنند.

اشاره:خدمت دوستان عرض کنم که من و سهیل مشغول آماده کردن مطالبی درباره شیطان پرستی هستیم.انشاالله اگه به جای خوبی رسید در وبلاگم قرار میدم.پس منتظر باشید

سهیل سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:46 http://daypic.blogfa.com

سلام.

برات دسته بندی می کنم و میارم...

التماس دعا.

یاعلی.

ع.ر.وطن دوست سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:50

سلام!
تو هم که علاقه ویژه به اخر الزمان داری! :دی

من هم با یکسری جاهای این حدیث مشکل دارم!این حدیث از کدوم کتاب معتبر شیعه استخراج شده؟!
اگه این حدیث درست باشه چرا مراجع در مورد سوارکاری زنان فتوا ندادن!؟ مگر اینکه مظور چیز دیگه ای باشه!
در مورد موسیقی هم تعریف غنا مشخصه! که بیشتر مربوط به مجالس عیش و نوش میشه!
در هر صورت اگه اطلاعات بیشتری داری که میتونه من منحرفو سر براه کنه بده!:دی

راستی! چه خبر؟ کجایی؟
دعام کن امین!
یا علی

سلام علیرضا، احوالات؟
نویسنده این حدیث رو از دو منبع بشاره الاسلام ص25 و منتخب الاثر ص 432 نقل کرده.در اینکه چقدر این منابع معتبر هستند من زیاد اطلاع ندارم.اینو سعی می‌کنم از سایت دکتر انصاری بپرسم،امیدوارم جواب بدند
یاحق

رستگار سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:25 http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
منظورم از اون جمله این بود که دلیل رفتار سلمان رو از اون همه ابراز تعجب متوجه نمیشم سلمان طوری برخورد کرده که انگار خودشون در مدینه فاضله ای زندگی میکردن و هیچ کدوم از این گناهان تو اون زمان نبوده و براش انجام این کارا خیلی عجیبه!!

راستی جدیدا وبلاگ من هم راه اندازی شد:) خوشحال میشم بهم سر بزنید

سلام،
به نظر من هم خیلی این چیزهایی که در حدیث اشاره شده اون زمان اصلاً نبوده.مشکلت کجاست؟
***
آقا خیلی مبارکه، این ویروسیه که من و س-ف و حالا هم شما گرفتی!!!
منم اصلاً فکر نمی‌کردم آلوده(!) بشم. :):):)
الآن می‌یام خونه جدیدتون...

مهرگان سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:42 http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
بالاخره شب های قدر هم رسید و روزهای پایانی ماه مبارک
در این شبهای عریز
یادتان بود و باران گرفت
دعایی به حال این بیابان کنید

یا حق

سلام،
دعای زیبای کردید.آمین

مهرگان سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:46 http://bandarmehr.blogfa.com/

سلامی مجدد
جسارتا در مورد این پست نظرم همون نظر قبلیه.جدا از بسیاری از مباحث
فکر میکنم خوبه این آگاهی ها و این دونستن ها
ولی یه واکنش منفعلانه است!!

برخورد و عملکرد صهیونسم و هالیوود و خوراک فرهنگی شونو ببینید

موفق باشید
یا حق

سلام،
فکر کنم این دیگه تخصص شما باشه! اگه مطلبی رو در این باره در وبلاگ‌تون بذارید ممنون میشم.

سهیل سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 20:37 http://daypic.blogfa.com

سلام.
اگر یادتان بود وباران گرفت دعایی به حال بیابان کنید .
التماس دعا.
یاعلی.

بیابان؟!
اختیار دارید آقا سهیل

زهرا چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 13:31 http://www.zibatarindonya.blogfa.com

سلام....
خواستم بدونم این حریمی که در رابطه با رفتار زنان ازش حرف می زنی یعنی چی؟؟؟
و البته خواست به این نکته اشاره کنم زمان حضرت رسول کسی چیز زیادی از احادیث ایشون ثبت نکرده...بعد از حضرت هم که ثبت احادیث ممنوع شد و اونایی هم که بود تقریبا از بین رفت دز نتیجه اون چیزی که ما داریم یا تحریف شده و آمیخته با افکار اعراب جاهله یا اینکه نظرات علما و فقهایی که سعی کردن بهتر نگه داری کنن توش قاطیه...ما هیچ کتابی از شخص پیامبر نداریم....پس می شه به راحتی همه این چیزارو نقض کرد...البته بنده به هیچ عنوان قصد جسارت به شما یا نویسنده این کتاب رو ندارم یا اینکه بخوام منکر همه چیز شم اما اینم یه حقیقتیه...قبول دارین؟؟؟؟؟؟
در ضمن اینجا ایرانه و مثلا یه کشوری با حکومت اسلامی اگه این حرفها همش صحت داشت به نظرتون علما اجازخ می دادن خانومها رانندگی کنن یا در تجارت شرکت کنن؟هرچند می دونم دلیل خوبی نیست
در آخر خواستم بگم صحبتهای رستگار تو پست قبل رو تایید می کنم و منم فکر می کنم چیزای مهمتری هم تو دنیا وجود داره تا شمردن نشونه ها
اوضاع کنونی رو هیچ کس مناسب یک زندگی و جامعه ایده آل نمی دونه اما ما به جای امید گرفتن از این حرفها بهتره به بهبودی جامعمون فکر کنیم
با تشکر

سلام،
مثل اینکه خیلی توپ‌تون پره! :):):)
1- منظور من از حریم همونی هست که شرع مقدس اسلام برای حدود روابط زن و مرد تعیین کرده؛ نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر.
2-اینکه می‌فرمائید "...در نتیجه اون چیزی که ما داریم یا تحریف شده و آمیخته با افکار اعراب جاهله یا اینکه نظرات علما و فقهایی که سعی کردن بهتر نگه داری کنن توش قاطیه..." به نظرم کمی بی انصافیه، مثلاً همین کتاب نهج الفصاحه کتاب معتبریه (اینو خودم از یکی از علمای مورد اعتمادم که می‌دونم آدم محققی در این زمینه هست پرسیدم).
3- در مورد "اگه این حرفها همش صحت داشت به نظرتون علما اجازخ می دادن خانومها رانندگی کنن یا در تجارت شرکت کنن؟" همون طوری که گفتید دلیل موجهی نیست.به هر حال اینکه شرایط دینی جامعه در آخرالزمان خیلی خوب نیست چیز قابل انکاری نیست.در ضمن دین یا حکومت هیچ وقت نمی‌تونه چیزی رو به مردم بر خلاف خواست‌شون تحمیل کنه، در غیر این صورت بعد از مدتی نتیجه معکوس رو خواهد دید.(در این باره حرف زیاد دارم و می‌دونم شما هم قطعاً حرف‌ها دارید)
4- شما با امید گرفتن مخالفتی دارید؟! من گفتم هر چیزی جای خود.حرف من این نبود که بشینیم و فقط دل خوش کنیم که الآن
آن آخرالزمانه! تاکید می‌کنم، هر چیزی جای خود.

ممنون از وقتی که گذاشتید

زهرا چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 22:47

توپم که پر هست مشکل اینکه وقت ندارم.... کنکوووووور
بی انصافی نکردم گفتم این نکته رو یادتون نره وگرنه کتاب معتبر زیاده یکیش نهج البلاغه
اینو گفتم که خیلی به این صحبتهای کتابا گیر ندید...ممکنه غلط هم باشه
در مورد شرایط دین در آخرالزمان که خوب نیست باید بگم حداقل این چیزایی که تو این بحث به خصوص در مورد زنان اومده نه اتفاقات بدیه نه به دین لطمه می زنه
ماجرای ابرهه و خونه ی کعبه رو که می دونی خدا خودش از چیزی که باید محافظت می کنه پس بی انصافی اینجاست که شما می گی اوضاع دین خوب نیست...به قول کسی ما از حقوق مدنی حرف می زنیم به اسلام آسیب نمی زنیم
من با این نوع امید مخالفم و اینو با جرات می گم ... البته نظرتون محترمه

سلام،
معذرت می‌خوام که با تاخیر اومدم.مسافرت بودم و الان رسیدم (راستی عیدتون مبارک، امیدوارم ماه رمضان خوبی رو سپری کرده باشید)
اینکه سوء تفاهمی که پیش اومد( اینکه گفتم اوضاع دین خوب نیست) به خاطر این بود که من داشتم آماده سفر می‌شدم و به سرعت جواب‌تون رو دادم!
دوستانم منو می‌شناسن، همیشه گفتم و میگم که چیزی که در دست ماست ترکیبی از دین و فرهنگ و آداب و رسوم ماست و متاسفانه خیلی با اصل دین فاصله داره. بعنوان مثال اگر کمی به احادیث توجه کنیم واقعاً از این همه توجه خدا به "کرامت انسان" و مخصوصاً "کرامت مومن" شگفت زده می‌شیم ولی خداییش خودتون قضاوت کنید، در جامعه امروزی ما اصلاً "کرامت مومن" معنی داره یا نه؟!
حق با شماست، دین همیشه دینه ولی این ماییم که به اسم دین چه کارها که نمی‌کنیم! همون طوری که در پست سوم اشاره کردم کافیه خودتون رو جای یک آدم کمتر مذهبی یا اصلاً لامذهب بذارید، آیا اینها رو از چشم دین نمی‌بینید؟(هر چند اشتباه)
راستی، "نوع امید من" چطوریه که شما مخالفید؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد