الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

۳۴- این چند سانتی‌متر...

به این عکس نگاه کنید...


 

داشتم از کنارش رد میشدم که توجهم رو جلب کرد.گلی بود که برای تولدم خریده بودند. وایستادم و نگاهش کردم...نمی‌دونم چقدر داشتم تماشا می‌کردم ولی همین رو می‌دونم که داشتم به یکی از آیات خدا درباره معاد نظاره می‌کردم. می‌بینید، فاصله تولد (غنچه‌های نشکفته) با مرگ (گل‌های پژمرده) چقدر کمه؟ یه سوال مهم‌تر، ما داریم طی این چند سانتی‌متر چه می‌کنیم؟ چقدر از کارهایی که می‌کنیم برای مقصد این فاصله هست؟اصلاً  ما کجای این فاصله هستیم؟

*  در راه هر کدام از شما نشانه هایی گذاشته اند، پس با نشانه ها راه را پیدا کنید. (امام علی (ع))

پ.ن1: بعد از مدت‌ها امشب رفتم مسجد. رسم این بود که بعد از نماز اول و سه صلوات، دعای فرج بخونند اما امشب بعد از صلوات با صدای به مراتب بلندتر شروع کردند به تکبیر و مرگ بر آمریکا و ... . بعدش هم نافله! ما که همیشه آخرین دعامون فرج آقا بود، اونهم پرید... . خدا صبرت بده امام عزیز با مدعیانی مثل ما!

پ.ن.2: دوستی می‌گفت بزرگواری خدا رو عشقه! هر وقت گناه می‌کنم خدا اون روز نعمت‌هاشو بیشتر به رخم میکشه، انگار می‌خواد بگه ببین تو درحق من چه می‌کنی و من در حقت چه می‌کنم.من گفتم کجای کاری، خدا لقب تائب (توبه کننده) رو به ما داده و به خودش توّاب(بسیار توبه کننده). می‌دونی یعنی چی؟ یعنی هر توبه(بازگشت) تو بین دو توبه خداست.تو گناه می کنی و اون شوق بازگشت به سوی خودش رو به دلت می‌اندازه(توبه اول) بعدش تو توبه می‌کنی و با رقت قلب او را می‌خوانی، حالا نوبت اونه که با آغوش باز توبه‌ات رو بپذیره(توبه دوم).اینه فرق تائب و توّاب. از اوستا کریم کمتر از این نباید انتظار داشت.

پ.ن.3: هر روز که می‌گذره ضربان قلبم تندتر میشه... میعاد دوباره نزدیکه... فقط   ۵۲روز صبر کن امین، فقط ۵2 روز...

 

نظرات 31 + ارسال نظر
هدی یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:35 http://elmoservat.blogfa.com

سلام آقا سید امین
1.خیلی جالب بود . تفکر عمیقی بود.
جایی خوندم:
"بهار هم برای خودش قیامتی است
قیامتی که بارها و بارها تکرار میشود...
پس امیدوارم تکذیب نشود! "
همین شکوفه زدن گلها در بهار هم همین طوره آدمو یاد قیامت میندازه..
پس به خاطر چی گفتن دنیا دور وزه؟
شاید همین فاصله ی سانتی متری که شما میگین همینه
فاصله به دنیا آمدن از دنیا رفتن و دوباره برای قیامت زنده شدن.خیلی کم هست..

2. خدای عزیز و بزرگ ما هر چی بخوایم توصیف عظمت و بزرگیشو کنیم با عقل محدود خودمون عاجزیم..فقط باید بگم امیدوارم در راه رضای خدا قدم برداریم همیشه و ما رو حفظ کنه از لغزش ها و..
3.فدای مهدی فاطمه (ع) شوم که این قدر در بین ما شیعه ها البته به ظاهر شیعه ها غریبند ..
4. ان شاءالله کنکورتون رو عالی بدین
درکتون میکنم پارسال منم همین وضعو داشتم ...
موفق باشید..
5.التماس دعا

سلام هدی خانم،
چی بگم که شما همه رو گفتید!

کنکور منو اذیت نمی‌کنه، من بیشتر اذیتش می‌کنم! تا حالا کارامو با برنامه انجام دادم و هم به درسم رسیدم و هم به تفریحم،منظورم از ۵۲ روز کنکور نبود!

یاحق

هدی یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:47

ببخشید من به کنکور ربطش دادم
نمیدونستم منظورتون این نیست..

:):):)
راهیان نور...میعاد دوباره...با شهدا...

هدی یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:59

بعدا حدس زدم
خوش به حالتون..
شما خیلی پارتی دارینا..
دعا کنین ما هم این سعادت نصیبمون شه..
یا علی

آخ آخ! اینقدر هول کردم ۳۰ روز اشتباه شد!

همت خودتون باشه شهدا خیلی بیشتر پایه هستند،جدی میگم☺☻

یاحق

ع.ر.وطن دوست یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:02 http://123tamam.blogsky.com

سلام!

چطوری کنکوری بزرگ؟! :دی

اقا جان شما خودتو ناراحت نکن!
بنظر من شما جدا گونه اعمال رو انجام بده! اصلا توی خونه نمازت رو بخون و بعد بیا مسجد! یهو دیدی از این به بعد توی مسجد همین نماز رو هم نخوندن!!


قربونت رو بخورم!! :دی

التماس دلار و دعا! :دی

یا علی

سلام پطر کبیر! (ولت نمی‌کنم علیرضا!)

نگو....یعنی ممکنه:):):)

یاحق

س-ف یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:19

سلام
خیلی پست خوبی بود امین خان...
یه خواهش٬
عینک تون رو به من قرض می دید؟

سلام
چه عجب به ما هم سر زدید!

قابل شما رو نداره! ولی جدا از شوخی کلید همه قفل‌های زندگی پیش خداست و اون هم همیشه، تکرار می‌کنم، همیشه یک یدک به انسان میده.کافیه "جیب‌"هاتون رو خوب بگردید...

یه آشنا یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:43 http://fellow.blogsky.com

سلام
اول تولدت مبارک خیلی زیاد...(مال الانه دیگه ها...)

حاجی دوباره پارتی بازیه که... بابا سر ما بی کلاه مونده ها... این، از پاک بودن زیادیه ها...
دست ما رو هم بگیریییییییییین!!!

خوب از اونور هم دعا فرج بخونیم ولی با دشمنمون مبارزه نکنیم چه فایده ای داره؟

یه چیز بگم: "خوشا به حالت"

دعا کن برام

سلام محمدجان
ممنون از لطفت، ولی تولد من 2 مهر بود! این عکس رو همون موقع گرفته بودم.چند روز پیش با دیدن صحنه مشابه پیش خودم گفتم پست جدید رو بهش اختصاص بدم.بازم ممنون

بی‌خیال، من خودم رو اینقدر تحویل نمی‌گیرم!☺☻☺☻

اشتباه نشه، همه این چیزها جای خودش لازمه ولی من دلم سوخت که دعای فرج رو به کلی حذف کرده‌اند! من وبلاگم رو با این حرف شروع کردم که راس دعاهای ما زیر سایه بقیه دعاها قرار گرفته، الآن هم ادامه همون رو عرض کردم.

من به دعای دوستان گلم بیشتر نیازمندم

یاحق

د یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:53

سلام
خیلی عکس لطیفی بود. خیلی. حتی بدون توضیح هم کلی حرف داشت برای گفتن!

سلام،
همین طوره، چقدر کلمات از بیان خیلی چیزها قاصرند...

یاحق

301040 یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:55 http://301040.blogsky.com

شما جوونا خیلی پاکین.
آقا من گناهکار رو هم دعا کنین.

سلام پیرمرد! این حرفا چیه؟!
بی خیال علیرضا! این سکه دو رو داره...

سهیل یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:33 http://daypic.blogfa.com

سلام.

خیلی جالب بود... به نکته ضریفی و در عین حال آشکاری اشاره کردی...

دیگه واقعا حقته که بهت بگم آفرین...

التماس دعا.

یاعلی.

سلام سهیل،خوبی؟
بلیط‌ها رو برای همون تاریخ گرفتم، آماده‌ای که؟!

تو هم منو فراموش نکن
یاحق

رستگار دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 00:57 http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام
حال شما؟ درسا چطورن؟

این پست شما منو یاد این شعر حافظ انداخت:

بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

موفق باشید!
یا حق

سلام
ممنون، من همیشه خوب هستم، شما چطورید؟
درس‌ها هم سلام می‌رسونند!

به به، جناب حافظ! به ایشون هم سلام برسونید
در پناه حق

مهدی دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 15:12

سلام سلام و هزاران سلام
خوبی سید جان!
ای برنامه ریز در حد المپیک!
عجب خوش سلیقه بودن مریم گذاشتن!من عاشق مریم هستتم گلبرگگ های تو در توش رو دیدی میان هر شکفتنی شکوفه ای دیگه پنهانه!حکایت شب عاشورا یادته!دردی که همیشه باهامونه!میدونی سید جان!تمام وجودم به درد میاد وقتی توی جامعه همه چیز به اللهم عجل لولیک الفرج ختم میشه اما وقتی پای کار میشه همه چیز رو فدای مصلحت میکنن حتی استفاده از نام امام (تمام هستی ام به فدایش) رو اینجوری ادم میمونه من یکی که واقعا درمانده میشم!
بگذریم !
درست هم حدس زدم نه !
خوش به حالت که دست پر میای اما امین جای میای چی روببینی؟
ثروتمند ترین استان رو؟و الان ویرانه های سطح شهر ها رو یا نا آبادی آبادی ها رو !
سید اگر وقت داشتی می بردمت سطح شهر نه اصلا همون همون اطراف خوابگاه رو نشونت میدادم!
دردی که دردمندترم میکند!
سید ضجه سر بدم که خیلیها مثل تو اومدنو رفت اما ذهنشون به همون اومدن و رفتن ختم شد به همون دعاهای غریبانه ای که روز به روز دورتر شدن و وقتی یه خوزستانی و دیدن گفتن ااااااا یادش بخیر راستی شهراتون هنوز همون جورن!ویادشون رفته با گذشت سالها ذره ای زا دینشونو به این خاک ادا کنن تازه دستمون رو هم بستن!
ای دادو بیداد!
نازک ارای تن ساق گلی کعه به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا...........

من یکی که اینجام هر روز از این که کمتر میتونم کاری انجام بدم شرمنده تر میشم!
آمدی بی خبر نیای و بری!
الان اهواز که بهاره!
خوب درس بخون واسه ارشد منم یادت نره دعا!
خدا به همراهت

میشه به عبارتی 1002 تا جواب سلام!
ما که خوبیم، انشاالله شما هم خوب باشید.
دسته‌گل برای هر مناسبتی توی خونه ما یک رسم داره: سه گل رز و یک گل مریم بین اونا!

بی رودربایستی مفهوم امام توی جامعه ما بیشتر یک مفهوم انتزاعی و تخیلی شده تا بعنوان واسطه فیض الهی.خیلی دوست دارم یک کار آماری انجام بشه و از یک جامعه آماری خیلی بزرگ بپرسند از مفهوم امام چی توی ذهن‌شون نقش بسته... جدی میگم، وقتی میگند امام، چی به فکر مردم میرسه. نظر منو بخواهید(همون طور که توی پست‌ ما، قرآن ، اهل بیت نوشتم) امام شده برای ما یه آدم آبرومند نزد خدا که وظیفه‌اش برآوردن حاجات ماست! یعنی به معنی واقعی کلمه یک "حماقت" محض! (همون طور همون جا هم عرض کردم منظور 100٪ افراد جامعه نیستند، بلکه منظور جو غالب جامعه هست). نمی‌دونم، شاید زیاد هم ماها تقصیر نداشته باشیم، از مایی که هیچوقت طعم حضور فیزیکی حجت خدا رو بین خودمون نچشیدیم بیشتر از این هم نباید انتظار بره...

راجع به خوزستان چی بگم... هر چی بگم فقط "ژست" هست... منی که اونجا نبودم و درک حرف‌های دل مردم اونجا رو نمی کنم، اگه حرفی بزنم فقط یک ابراز همدردی خشک و خالی و به درد نخوره... مثل همه اون کسایی که گفتی اومدند و رفتند و ... درست مثل تفاوت حال کسی که به عزای عزیزی نشسته و کسی که برای شام مجلس ختم می‌یاد.

بذارید هیچ قولی بهتون ندم، اصلاً برنامه دست من نیست، ممکنه اصلاً اهواز هم نیائیم! اصلاً ببینیم راه‌مون میدند یا نه!

در پناه حق

فاطمه دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 16:38 http://ghazal2005a.persianblog.ir

سلام

از آیت الله بهجت می خوندم که هر چیزی که از حدش بگذره به ضد اون چیز تبدیل میشه ...

ان شا الله یاد بگیریم که چه طور هر چیز رو به جاش بکار ببریم و به اشتباه چیزی رو فدای دیگری نکنیم ...
تولی و تبری هم از اون قسم مسائلیه که خیلی جای کار داره ...

روزگارت باد شیرین !شاد باش

سلام خانم مدیر!☺☻

چه گنجینه‌ای رو از دست دادیم و خودمون خبر نداریم... آیت‌الله بهجت تک تک بود... خاطره خوبی از تنها ملاقاتم با ایشون دارم...
اگه همه چیز جای خودی بود که دنیا گلستان میشد!
آمین، خیلی چیزهاست که باید یاد بگیریم

روزگار شما هم باد شیرین‌تر!

یاحق

مامان عیسی سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:34 http://mardebozorgeman.blogsky.com/

سلام
من که عکسی ندیدم تا بهش دقت کنم !!!!!
اما در مورد مسجد و دعا با آقای وطن دوست موافقم
این چیزها باعث شده من نوعی اصلا با تردید بتونیم به اینجور جاها سر بزنیم
مسجد ...مهدیه ...
یادش بخیر یه زمانی همه عشقم جمعه صبح ها حرکت به سمت مهدیه بود اما منم هر بار دیدم آقا تو خونه خوش غریب تره !!!!!!!!!!!
دیدی اسم ائمه میاد اسم امام زمان کسی صلوات نمیفرسته یا اسم پیامبر میاد اگه حواسشون باشه یک صلوات میفرستند اما اسم بعضی ها را که میبرند باید سه تا صلوات بفرستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام
نمی‌خوام باز بحث آخرالزمان رو باز کنم ولی از نشانه‌های آخرالزمان یکیش همینه که شما گفتید! یعنی مساجدی به ظاهر آباد ولی در باطن ویرانه(حتماْ منظورش آدم‌های مسجد هست)...

نمی‌دونم چرا عکس برای شما بالا نمی‌یاد، حجمی هم نداره که!

ممنون از حضور گرم تون
یاحق

کاوسی سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 22:36 http://mighat61.blogfa.com

سلام بر اقا امین گل
ببخشید دیر خدمت رسیدم. چند روزی رفته بودم مسافرت.
خیلی دلم می خواست چند روزی از این دوست همیشگی ام (ویلچر نازنین) مرخصی می گرفتم و 52 روز دیگر با شما در سرزمین عاشقان حضور می یافتم.

سلام بر آقای کاوسی بزرگوار
شما هر وقت بیائید به موقع هست.

من و همه دوستان برای شما و همه جانبازان عزیز آرزوی سلامتی می‌کنیم.کاش ما قدردان میراث شما باشیم...
راستی آقای کاوسی، ما نگران آقای حیدری هستیم، ازشون خبری ندارید؟

مهدی چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 13:11

بابا چرا میزنی آقا مهدی!
نظر شما و فاطمه خانم رو خوندم ولی اون موقع فرصت پاسخ دادن نداشتم، بعدش هم چون وبلاگ یادآوری نکرد منم فراموش کردم! از یه کنکوری چه انتظاراتی داریدها!

داود چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:46 http://yaran1388.blogsky.com

سلام امین جان

از اینکه به یاد من بودی تشکر میکنم...

و از اینکه عازم سرزمین عاشقان هستی به حالت غبطه میخورم...

به نظرم بحث دوکوهه و شلمچه و فکه و... با بحث کم کاری در خوزستان کاملا جدای از هم هستند...

اگر برای مردم غیور خوزستان کم کاری شده که حتما هم شده اشکال از ما میباشد که بایستی فردا پاسخگوی این عزیزان باشیم...ولی آن سرزمینهای نورانی و پاک یادآور شهدای بزرگی هستند که سالها زمان نیاز خواهد بود تا به عظمت روح والای آنها پی برده شود...

امین جان از همین حالا ازت میخواهم که در مشهد شهیدان به یاد من هم باشی و بخواهی که ما را هم فرابخوانند.انشاالله

یاحق

یاحق

سلام بر آقای حیدری عزیز
حاجی چطور دلت اومد بی‌خبر بری و مارو چشم به راه بذاری؟! جدی جدی داشتم نگران میشدم، نظرات رو هم که تائید کردید دیدم همه دوستان این طوری هستند.
بله، کاملاً این دو بحث جداست ولی حیف اون سرزمین مقدس نیست که این طوری رها شده؟! تازه همین مناطق عملیاتی هم چندان آماده پذیرایی جوونا نیست...
راستی، آقای حیدری، شما چرا تشریف نمی‌یارید؟

داود پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:13 http://yaran1388.blogsky.com

سلام دوباره بر امین جان

راستش فکر نمیکردم اینقدر طول بکشه...دوستان همگی نسبت به من لطف داشتند...انشاالله که بتوانم قدردان محبت آنها و شما باشم....

من به سهم خودم از آقایانی که متولی ستاد راهیان نور هستند راضی نیستم چون شنیده ام آنطور که باید به عزیزانی که عازم میشوند سرویس مناسب نمیدهند...

بدون تعارف بگم که رفتن به مشهد شهیدان لیاقت میخواد...

ولی امسال بهانه من این است که دخترم در ایام عید جهت امتحان کنکور باید در تهران باشد و ما هم لاجرم در تهرانیم....ولی باز هم تاکید میکنم که داشتن لیاقت شرط اول است...باقی بهانه است...

یاعلی

سلام دوباره
الهی آن ده که آن به...

س.ح پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:02

سلام

دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچۀ ایام دل آدمیان است
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است

سلام

"ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است" جالب بود...

سیامیرحسام شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 21:59

سلام
پسرعمو
.
.
.
.
صبح نزدیک است و ...

سلام پسر عمو!

تا این سایت‌ها رفتند زیر نظر نظارت بر مطبوعات ارشاد شما رو توقیف کردند؟! چه بلایی سر وبلاگت اومده؟ نکنه اشتباهی حذفش کردی!

نیرو اگه خواستی ما در خدمتیم!

یاحق

ع.ر.وطن دوست یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:15 http://123tamam.blogsky.com

سلام!
بر برادر امین خودم
چطوری ؟
کجایی؟
میگم یه روز شمار کنکور توی این وبلاگت بزن که من هم امار روزها رو داشته باشم! :دی
اماده ای برای امتحان؟

یا علی

سلام علیرضا
شا بهتری؟!
کجا باشیم؟ زیر سایه شما!

احتمالاً 28 بهمن کنکور عمران باش، خودت روزشمارش رو داشته باش
همهئچیز توی این 24 روز معلومه میشه...

یاحق

مهدی دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 http://mafhh.blogsky.com

سلام
بسیار زیبا.....................

به! آقا مهدی افکاری!
سلام علیکم!
از این ورا؟ راه گم کردی؟!

التماس دعا

مهدی چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:33

سلام و سلام و بی نهایت سلام
حالا محاسبه کن!
چی بگم فعلا هیچی!
من اصئلا مشتاق دیدارم سعادت داشتم که بهتر نداشتم چیزی از عزیز بودنت کم نمیشه مثل همه دوستایی که ندیدمشون اما دوستشون دارم با همه بودنم!

از نظر ریاضی بینهایت +2 همون بی نهایت میشه، پس من هم بینهایت بار باید جواب سلام بدم!
این از محاسبات!

تا چه پیش آید...

مهدی چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:34

خوب درس بخون

گفتم یکبار یادتون رفته این جمله رو بگید که...!

داود چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 22:37 http://yaran1388.blogsky.com

سلام امین جان

بابا مردیم از بس این گل و نگاه کردیم

شوخی کردم آقا سید٬ فعلا فقط کنکور ارشد...

غرض عرض ادب بود و احترام...

موفق و موید باشی...

یاحق

سلام بر آقای حیدری بزرگوار
حاجی قدرت خدا رو ببین که با گذشت این همه روز گله هنوز سالم مونده☺☻☺☻

چشم رو هم گذاشتیم وقت تموم شد.فقط 16 روز مونده، انشاالله بعدش جبران مافات می‌کنیم

حاجی دعامون کن زیاد
یاحق

سیدامیرحسام پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 21:48

سلام...
حال شما پسر عمو جون؟

میگم ارشادی ها باید از ما بترسن!!{خنده}
همین امثال من و شما هستیم که بهشون گیر میدیم! و گرنه مابقی که خطشون فرق می کنه که مشکلی ندارن!

وبلاگ...؟!
ترجیح دادم یه مدت تو اغما بمونه!
هم خودم هم وبلاگ!
پاکش نکردم اون پیغام هم قلابی هستش!{خنده}

از اعماق قلب از خدا میخوام که موفقیتت رو نظاره گر باشم.

التماس دعا

صبح نزدیک است و ...

سلام پسر عمو
تو هم با این ژانگولرهات! بری مایکروسافت با کله می‌یاد و استخدامت میکنه!

چه لذتی داره یک دوست از اعماق وجود برات دعا کنه...

آری، صبح نزدیک است، این اعتقاد قلبی منه...
یاحق

س.ح جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 00:41

سلام اقای امین
معلومه حسابی مشغول درسین که کم پیدا شدین
ایشالا که موفق باشین..
یا علی

سلام از ماست
می‌خوام با خاک یکسانش کنم!

ممنونم از شما، چیزی نمونده، فقط 2 هفته و 2 روز...

باحق

[ بدون نام ] جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:43

سلام

شماهم کنکوری هستین؟(حالازهر نوعش)

اگه رفتین واسه منم دعا کنید مخصوص منم کنکوریم

یه بار قراربود منم برم ولی نشد مثل وقتی که قرار بود برم مکه نشد


خوش به حالتون

سلام
شکر خدا اردو جنوب افتاد بعد کنکور
دعا می‌کنم همه دوستان عزیزم در همه مراحل زندگی‌شون موفق باشند...

راستی،اسم‌تون فراموش شد!
یاحق

301040 شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:24 http://301040.blogsky.com

امین جان یاد کنکورت افتادم.
دعات می کنم دوست عزیزم.
دلم برات تنگ شده حقیقتا.

مرامت رو عشقه علیرضاخان!
عوض خودم یاد کنکورم افتادی؟!☺☻☺☻☺2

جدا از شوخی منم همین طور، یکسال شد که رفتی، می‌بینی چه زود میگذره؟

علی یارت

[ بدون نام ] یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:58

سلام!

بر جمال سید کنکوریها صلوات!!

حاجی! ول کن این کنکور رو!بیا دلمون گرفت!

یا علی

اللــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهم صل علــــــــــــــــــــــــی محمــــــــــــــــــد و آل محمــــــــــــــــــــــــــــد!
یاد صلوات راوی اردوی جنوب‌مون افتادم، با یک لهجه خاصی و همین زور که می‌بینی صلوات می‌فرستاد!

ولش کنم که می‌شکنه! فقط 16 روز...

یه آشنا دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:17

سلام
امروز 12 بهمن
تا 28 بهمن چند روز مونده؟ خیلی دلمون تنگه ها...
دعا می کنیم برات

سلام آشنا، خوبی بزرگوار؟

شرمنده تو و همه دوستان هستم، امشب فقط فرصت کردم بیام و کامنت‌های پر مهر دوستان رو پاسخ بدم، انشاالله بعد از کنکور از خجالت دوستان در می‌یام.
برام دعا کن
یاحق

هدی دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 18:58 http://elmoservat.blogfa.com

سلام و عرض ادب آقا سید امین...
موفق باشید....

سلام و ادب و احترام متقابل
ممنون که ما رو فراموش نمی‌کنید.
التماس دعای فراوان

یاحق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد