الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

روز دهم...

برای هر روز خداوند را به یکی از نام‌هایش نیایش می‌کنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف می‌خوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزه‌داران به درگاه او...


روز دهم ماه مبارک رمضان

یا طبیب القلوب (ای درمانگر قلب ها) : قلب ها به بیماری اخلاق پست‌ و نادانی ها و شهوات بیمار می‌شوند و خداوند، درمانگر قلب‌هاست که سید ساجدان در مناجات خمس عشر می‌خواهد که خداوند ما را به ذکرهای پنهانی مانوس فرماید و امیرمومنان در دعای کمیل می خواند که نام خداوند، دواست و ذکرش شفا...

***

جزء دهم: مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالى که به کفر خویش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده؛ و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)

مساجد خدا را تنها کسى آباد مى‏کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهى از هدایت‏یافتگان باشند. (18)

آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسى قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟!(این دو،) نزد خدا مساوى نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمى‏کند! (19)

آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است; و آنها پیروز و رستگارند! (20)

پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحیه خود، و رضایت (خویش)، و باغهایى از بهشت بشارت مى‏دهد که در آن، نعمتهاى جاودانه دارند; (21)

همواره و تا ابد در این باغها (و در میان این نعمتها) خواهند بود; زیرا پاداش عظیم نزد خداوند است!(22)(توبه)

***

همانا جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد؛ لباس تقوا، زره محکم، و سپر محکم خداوند است. کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او می‌پوشاند.... (خطبه 27 نهج‌البلاغه)

***

تو که شاهد هست. درد سراپایمان را مچاله می‌کند، قرص می‌خوریم یا سوزن میزنیم تا درد یادمان برود. اما فقط یادمان میرود. دندانی که پوسیده، استخوانی که شکسته، معده‌ای که زخم دارد، با قرص و سوزن مسکن که خوب نمی‌شود. برای خوب شدن باید پیش پزشک رفت. پزشک باید بداند. باید آدم را و تن آدم را بشناسد. باید مرض‌هار ا بشناسد. باید دواها را هم خوب بشناسد. باید بداند هر مرضی چه دوایی می‌خواهد. اگر اینها را نداند تو را می‌بندد به همان قرص مسکن. حتی اگر بداند و دلسوزت نباشد هم گرهی از کارت باز نمی‌کند. آن پزشکی که درد را نگفته می‌بیند تو هستی. آن پزشکی که تن و جان من را از هم می‌شناسد تو هستی. پزشکی که رحم و شفقتش بر من حد و پایانی ندارد هم تو هستی (و چون بیمار شوم او درمانم می‌کند(شعرا-80))

***

خدایا!

تو تنها سلطانی هستی که دلت با بخشیدن خنک می‌شود نه با تنبیه کردن. شادی دل ما را تنبیه دیگران قرار مده و حلاوت و بخشش را به ذائقه‌های جان‌مان بچشان ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد