الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

سلام 

در پست قبل یک فایل صوتی بعنوان هدیه براتون گذاشته بودم. سخنران آقای رحیمی، از شاگردان با واسطه علامه طباطبایی هستند که بنده از نزدیک ایشون رو میشناسم و در جلسات‌شون شرکت میکنم. به جرات میتونم بگم ایشون در بحث شناخت آثار علامه طباطبایی نظیر ندارند. یکی از مباحث ایشون که خیلی به دل من نشست، شرح رساله "الانسان" علامه طباطبایی است. این رساله شامل سه بخش انسان پیش از دنیا، انسان در دنیا و انسان پس از دنیا هست که من به خاطر کاربردی بودن بحث برای زندگی امروزه بخش دوم یعنی انسان در دنیا رو به مرور براتون آپلود میکنم. انشاالله که مورد استفاده قرار بگیره.


وظیفه‌تون فراموش نشه!


لینک: رساله انسان در دنیا- بخش اول

113- یک پیشنهاد!

ماه مبارک رمضان فرا رسیده و همه ما به دنبال این هستیم که بیشترین استفاده را از این ایام ببریم. ماه رمضان بهار قرآن است و یکی از بهترین اعمال این ماه غور در دریای قرآن می‌باشد. پس چه خوب است که در این ماه عزیز حداقل یکبار قرآن را ختم کنیم. بیایید یک محاسبه سرانگشتی بکنیم!
قرآن به خط "عثمان طه" 604 صفحه دارد. اگر ماه مبارک را 30 روز فرض کنیم، با قرائت 4 صفحه قرآن بعد از نمازهای یومیه می‌توان در آخر ماه مبارک یک ختم قرآن صورت داد.

(4=(30*5)/604)

پس خیلی ساده، روزی بعد از هر نماز چهار صفحه قرآن می‌خوانیم!

 

از دعای خیر همدیگه رو فراموش نکنیم

 

پ.ن: براتون یک هدیه هم دارم که می‌تونید دانلود کنید و لذت ببرید! (لینک دانلود)

112- حکایت این روزها...

حکایت این روزها...

زنی از قبیله مخزوم دزدی کرد. قریشیان به خاطر موقعیت خوب اجتماعی آن زن بیم ناک شدند و می خواستند پیامبر از مجازات او چشم بپوشد. جز اسامه پسر زید، محبوب پیامبر، کسی جرئت نداشت این خواهش بیجا را با پیامبر در میان بگذارد. اسامه خواسته قریشیان درباره عفو آن زن را مطرح کرد، حضرت فرمود: «آیا در حدی از حدود خداوند پا در میانی می کنی؟» سپس برخاست و خطبه ای خواند و در آن سخنرانی فرمود: «آنانی که پیش از شما نابود شدند، مردمانی بودند که اگر فرد زورمند و توانگری دست به سرقت می زد، رهایش می کردند و اگر انسان ضعیفی سارق بود، حد را در حقش اجرا می ساختند. سوگند به خداوند! اگر فاطمه، دختر محمد نیز دست به سرقت بزند، محمد دستش را قطع خواهد کرد.» سرانجام، دست زن مخزومی بریده شد.