این روزها که فرصت بیشتری برای غور کردن در قرآن رو دارم(یا بهتر بگم،خودم فرصت بیشتری میذارم) نکتهای توجهم رو جلب کرده.البته این نکته بیشتر تن آدمو میلرزونه! اینکه ما،کسانیکه اسم مسلمان شیعه رو یدک میکشیم، خیلی بیش از حد به رستگاری در جهان آخرت مطمئن هستیم، انگاری سند بهشت رو به ناممون زدند و این چند سال عمر کوتاه بین ما و اون فوز عظیم فاصله انداخته! اما وقتی آیات قرآن رو با کمی تامل میخونی اون روی مسئله خودش رو بهت نشون میده.این چند مورد رو توجه کنید:
1- آیه 158 سوره انعام: «... بدانند روزی که برخی از نشانههای پروردگارت بر آنان در رسد،کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا ایمان آورده ولی خیری از ایمانش در دنیا نبرده، ایمانش(ایمانی که با دیدن حقیقت برایش روی میدهد) به حالش سودی نخواهد داشت.»
2-آیه 70 سوره انعام: «وکسانیکه دین خود را بازیچه و سرگرمی گرفتهاند و زندگی دنیا آنان را فریفته است رها کن...آنان کسانی هستند که به سبب آنچه فراهم آوردهاند از پاداش الهی محرومند...»
3- و از همه عجیبتر و تکاندهندهتر آیات 163 تا 165 سوره اعراف هست که قرآن داستانی شگرف از قوم بنیاسرائیل رو بیان میکنه. اونجا که خدا برای امتحان مردم صید ماهی(که شغل اصلی مردم بوده) در روز شنبه رو ممنوع میکنه و اتفاقاً شنبهها ماهیهای زیادی خودشون رو در رودخونه به مردم نشون میدادند و یه جورایی دهن کجی میکنند و روزهای دیگه پیداشون نمیشد! یه عده میببنند که نمیتونند از این صید کلان بگذرند ومثل الآن که بازار کلاه شرعی داغ هست کلی فکر میکنند و به این نتیجه میرسند که روز شنبه تور پهن کنند و ماهیهای گرفتار رو روز یکشنبه از رودخانه بالا بکشند!!! در مقابل مومنین دو دسته بودند، یک عده این آدما رو نهی از منکر میکردند و عده دیگر به این دسته از مومنین میگفتند:«برای چه مردمی را پند میدهید که خداوند آنان را نابود خواهد کرد یا به عذابی شدید گرفتارشان خواهد کرد» (متن آیه) و یه جورایی میگفتند شماها خودتون رو بچسبید و کاری به اونها نداشته باشید! خدا هوای «ما مومنین» رو خواهد داشت و از اونها انتقام خواهد گرفت! اما...اما «پس چون گنهکاران آنچه را بدان تذکر داده شده بودند به فراموشی سپردند، کسانی را که از گناه نهی میکردند نجات بخشیدیم و کسانی را که ستم کردند به سزای اینکه از اطاعت خدا خارج شدند به عذابی ناگوار دچار کردیم»(متن آیه) یعنی به عبارتی سرنوشت دسته اول و به اصطلاح مومنینی که نهی از منکر نمیکردند یکی بود و این دو گروه برای خداوند فرقی با هم نداشتند... .خیلی تکان دهنده بود،نه؟
4- و تامل برانگیزترین و میخکوبکنندهترین آیاتی که باهاشون مواجه شدم؛ آیات 103 و 104 سوره کهف رو عرض میکنم: «ای پیامبر بگو آیا شما را از زیانکارترین افراد در این دنیا خبر بدهم؟ آنها کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا به بیراهه میرود ولی خود میپندارند که کار نیک انجام میدهند!»
دوستان عزیز، این آیات مشت نمونه خروار آیاتی از قرآن درباره آخرت هستند؛آیاتی که بیش از یک چهارم قرآن رو هم تشکیل میدند. خوبه کمی روشون تامل و تفکر کنیم.آیا مسیر کنونی ما درسته؟ یا فقط «میپنداریم که داریم کار نیک انجام میدیم»؟ آیا واقعاً در انتهای مسیر سعادتمند و اهل بهشت هستیم یا اینکه این گمان فقط کار شیطان بوده که اعمالمون رو برامون آراسته بوده(نقل به مضمون قرآن)؟ آیا...
پ.ن: دو سوم ماه مبارک داره تموم میشه...داریم به شبهای قدر میرسیم... برعکس حرفهای روحانی مسجد محل که هر سال با قطعیت میگه شب بیست و سوم، شب قدر هست روایاتی هستند که میگند شب قدر هر سال بین این سه شب میچرخه و به نظرم این محتملتره.پس در هر سه شب وظیفهمون(دعا در حق دوستانمون) رو فراموش نکنیم! مخصوصاً یک التماس دعای ویژه برای شفای هر چه زودتر مادرم دارم... شبهای قدرتون نورانی!
1- همهمون این دعای ماه مبارک رمضان رو این روزا خیلی میخونیم:«اللهم ادخل علی اهل القبور السرور اللهم اغن کل فقیر اللهم اشبع کل جایع اللهم اکس کل عریان اللهم اقض دین کل مدین اللهم فرج عن کل مکروب اللهم رد کل غریب اللهم فک کل اسیر اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین اللهم اشف کل مریض اللهم سد فقرنا بغناک اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک الهم اقض عنا الدین و اغننا من الفقر انک علی کل شی قدیر»
2- همیشه وقتی این دعا رو میخونم یک نکته و یک سوال در ذهنم میگذره؛ نکته اینکه پیامبر(ص) با این دعا به من و شما میگند دعاتون باید خیلی بزرگ باشه و همه کس و همه چیز رو شامل بشه...ناسلامتی داریم از خدا درخواست میکنیم! طلب کردن از هر شخص کریمی باید اندازه بزرگی اون باشه، اینکه دیگه اوستا کریمه! چشمها را باید شست،جور دیگر باید دید...
چطور ممکنه؟! چطور ممکنه این دعا مستجاب بشه؟ چطور ممکنه همه فقیرها غنی بشند؟چطور ممکنه همه گرسنهها سیر بشند؟چطور ممکنه دین همه بدهکاران ادا بشه؟ چطور ممکنه همه مریضها شفا پیدا کنند.چطور ممکنه... .من یک جواب بیشتر برای این سوال پیدا نکردم؛ همه این دعاها در واقع یک دعا هستند و اون «اللهم عجل لولیک الفرج» هست و تمام! همهمون خوندیم و شنیدیم که زمان ایشون دیگه نه خبری از فقیر و گرسنه هست و نه خبری از مریض(قراره همه حروف علم از جمله پزشکی کشف بشه دیگه!)...چه جوریش رو نمیدونم چون بزرگترین علامت سوال زندگیم هست ولی کوچکترین تردیدی توش ندارم. یه بار توی پست اولم توی این وبلاگ هم گفته بودم که توی مجالس اهل بیت(ع) هم وقتی دعا میکنیم به جای در اولویت قرار دادن و اول ذکر کردن این دعای جامع، از همه جا و همه کس میگیم و در آخر هم برای فرج آقا دعا میکنیم. بعضی اوقات هم فکر میکنم این دعا دیگه فقط شده لقلقه زبونمون... اهدنا الصراط المستقیم،صراط الذین انعمت علیهم...
3- دقت کردید ما معمولاً به طور «ناخودآگاه» وقتی از ائمه(ع) صحبت میکنیم صفت جمع به کار میبریم؛ مثلاً میگیم امیرالمومنین(ع) «فرمودند» یا سیره «ایشان» این گونه بوده یا... اما وقتی از خدا حرف میزنیم همیشه از افعال و ضمیرهای منفرد استفاده میکنیم. انگار داریم با یه دوست و همدم بسیار بسیار نزدیک حرف میزنیم... نزدیکتر از آدم به خودش...نزدیکتر از رگ گردن. مهربانا! ممنون از این همه لطفی که بهمون داری...
4- حتماً در خبرها اوضاع بسیار وخیم و اسفبار مردم سومالی رو شنیدهاید.خواهشمند است در صورت تمایل از طریق دفاتر مراجع عظام تقلید مبلغی هر چند ناچیز کمک کنید. فارغ از هرگونه مسائل سیاسی، دفتر آیت الله العظمی صانعی(مده ظله) راه بسیار آسان و سریع پرداخت اینترنتی را از طریق لینک زیر برای این کار در نظر گرفتهاند. انشاالله خداوند خیر و برکت فراوان نصیبتان بفرماید.
1- دوستی به شوخی میگفت:«سعی کن هیچوقت موقعی که روزه هستی خرید نری؛ چونکه یکدفعه میبینی ای دل غافل! دو سه برابر مبلغی که قصد داشتی خرید کردی! چشمت به هر چیزی که میفته هوس میکنی و میخری به این امید که بعد از افطار بخوری ولی بعد از افطار میبینی که دیگه به هیچ کدوم میل نداری و همهشون میمونه توی یخچال...». چند دقیقهای داشتم به حرفاش فکر میکردم. راست میگفت،این تجربه رو من هم داشتم و گمان میکنم همه شما هم همین طور باشید. اگه خوب دقت کنیم میبینیم که هر چیزی که توی این دنیای مادی وجود داره همین گونه هست؛ برای رسیدن بهش لهله میزنی ولی وقتی بهش رسیدی و عطشت فرو نشست انگار نه انگار که وجود داشته. درست برعکس مسائل معنوی؛ اون هم با یه شرط؛ «حضور قلب». تا وقتی قلبت حوصله داره و «رو میکنه» هیچوقت سیراب نمیشی ولی وقتی قلبت پشت میکنه زود خسته میشی و میخوای زود تمومش کنی. انگار خدا این شرط رو گذاشته تا هر کسی این لذت رو نچشه و اگر هم لحظهای چشید و دوباره به حال قبل برگشت یادش بمونه این چیزها «بها» داره. این ماه و روزههاش کلاس درسهای خدا برای ما هستند تا کمی فکر کنیم و «چه اندکند عبرتگیرندگان».
2- حتماً این جمله معروف امام حسین(ع) رو شنیدید(و البته گمان میکنم در نهجالبلاغه با همین مضمون از قول امیرالمومنین(ع) هم نقل شده) که فرمودند:« همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدهاى دیگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستایش مى کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شکر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند؛ و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد.1» این روزها که فرصت بیشتری هست که پای منبر بشینم احساس میکنم که ماها (نوعی!) شدیم جزو دسته اول و حسابی تاجر شدیم! خودتون این دفعه که رفتید پای یک سخنرانی دقت کنید؛ هر عملی که ذکر میشه بلافاصله میگند اگه این کارو انجام بدید اینقدر ثواب میبرید؛ از وارد شدن قطعی به بهشت گرفته تا هزاران حج مقبول و روزه پذیرفته شده و ... . اشتباه نشه! قصدم این نیست که این چیزها رو رد کنم؛همه اینها درسته ولی شرایطی داره که مهمترینش موانع وجودی خودمون هست. با این حال این جوایز(!) مهمترین عامل حرکت ما شده... دعا میکنم انشاالله همهمون چشممون رو بازتر کنیم و با دیدن حقیقت این اعمال، اون رو فقط برای «خودش» انجام بدیم و بس!
3- میبینید به چه سرعتی داره میگذره...؟! وظیفهتون فراموش نشه!
(1):تحف العقول: ص 177و بحارالأنوار: ج 75، ص 117، ح 5