چند وقت پیش در وبلاگ بیقرار پستی رو دیدم که سوالی رو که مدتها در ذهن داشتم دوباره فعال کرد. ایشون در قسمتی از پستشون نوشته بودند "دلم خیلی گرفته.... کمتر کسی به فکر امام زمانشه(عج) که هنوز هم صبح و شام برای جد مظلومش گریه میکنه...."
شما از این جمله چه برداشتی دارید؟
من میگم آیا این گریهها برای مصیبتهای ظاهری اون فاجعه عظیم بوده؟
مگه غیر از اینه که الآن امام زمان (عج) هر وقت بخوان میتونن اباعبدالله را ملاقات کنن؟
شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در جایی که صحبت از فلسفه عزاداری میکنن به نکته جالبی اشاره میکنن
ایشون
میگن بعضیها میگن ما برای تسلای دل حضرت زهرا (ع) داریم گریه میکنیم.
بعد اشاره می کنن که این چه حرف مزخرفی هست در حالی که این دو بزرگوار در
آن دنیا در کنار هم هستند!!!
این بحثی هم که مطرح کردم هم فکر میکنم به همین برمیگرده
اینکه
علت این همه گریه امام زمان (عج) بلایی هست که ما سر میراث امام حسین (ع)
آوردیم...هر روز اگر با دقت توی کوچه و خیابون و خونه و ... نگاه کنید مصادیق این حرف منو میبینید.بیشتر توضیح نمیدم چون می دونم منظورمو کامل متوجه شدید.
خیلی غم انگیزه نه؟
...
راستی، اینو دیدید؟:
http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=11214
یه مصیبت ارضی داریم یه مصیبت سمائی.. اصل مصیبت اون چیزی نیست که ما تاکنون شنیدهایم.. اون چیزیه که احتمالاً تا آخر عمرمان هم نمیدانیم و نمیفهمیم.. یه بزرگی وقتی میخواست یه مثالی بزنه که ماها هم یه کم نزدیک بشیم به فضا میگفت چرا وقتی یه برگ از قرآن بره زیر چرخ یه ماشین به هم میریزی و داغون میشی.. واقعاً چرا؟ بعد خیلی دردناک برایمان صحنهی اسب تازاندنها تداعی و مجسم شد..
روح ما از جنس جسم آلالله است.. از این رو آسیب جسمی آنان روح ما را، دل ما را پاره پاره میکند.. البته این حرفها را هر جایی نمیشه زد اما خب شناخت خوبی از شما در بلاگ امین دارم..
موفق باشین..
سلام
نکته نابی اشاره کردید که تا حالا نشنیده بودم.شاید حق با شما باشه،اگر بیشتر توضیح بدهید تا مطلب روشنتر بشه خیلی ممنون میشم.ولی باز هم سوال برقراره! فایده این گریهها برای معصوم چیه و این گریهها چه کارکردی برای ایشون داره؟ شاید مطلب کمی سنگین باشه، نمیدونم،شاید هم اصلاً در فهم ما نگنجه....
"روح ما از جنس جسم آلالله است" تعبیر زیبایی هست که امام سجاد(ع) نیز به اون اشاره کردهاند.در آخرین لحظاتی که در سرزمین وحی بودم و در لابی هتل ذکر مصیبت سوزناکی خونده میشد پیش خودم فکر میکردم این محبت اهل بیت (ع) عجب چیزیه! ما چه احساسی نسبت به کسانی داریم که اصلاً ندیدمشان.یک لحظه فکر کنید...در روابط انسانی اصلاً چنین چیزی غیرممکنه! میگن طرف با یک نگاه عاشق میشه ولی بدون نگاه به کسی محبت داشتن خیلی جالبه.این رو هم من از نعمات خدا بر خودمون میدونم.الحمدلله ...
راستی، منظورتون رو از جمله آخر نفهمیدم
سلام دوست عزیز
درباب مطالبتان عرض کنم که ایننکته را دور از نظر نباید داشت که ما دو نوع زمان داریم. یک زمان زمان خطی یا تقویمی است که دیروز امروز و فردا دارد مانند تقویم شمسی. ویک زمان دایره ای داریم که ابتدا و انتها ندارد و دائم تکرار می شود مثلا وقتی ما برای امام حسین -ع- عزاداری می کنیم روح خود را به همان زمان برمی گردانیم مراسمات سالگرد تولد و ازدواج و... همه روی زمان دایره ای سیر می کنند.
پس عزاداری بر مظلومیت ائمه ماحصل قرار گرفتن در نقطه از زمان است نه اکنون آنها.
ایام به کامتان
سلام خدا بر شما!
خب، برپایی مراسم عزای اهل بیت (ع) میتونه برای ما آثار تربیتی زیادی داشته باشه (هر چند الآن معتقدم به دلیل غلبه احساس صرف بر عقل این مجالس این کارکرد رو هم از دست دادهاند و پوسته بدون محتوا شدهاند) ولی این مراسم و گریههای آن برای معصوم (ع) چه معنایی میتونه داشته باشه؟سوال اینه!
جسارتاْ
کدوم هیئت تشریف می برین ؟
سلام بزرگوار،
ضمن اعلان برائت از برخی هیئتهای آنچنانی که باعث گمراهی از اصل دین میشه ما یک هیئت کوچیک ولی با بچههایی که دلشون بزرگه در محله قیطریه تهران داریم! به هیچ جایی هم وابسته نیستیم جز به خدا.
حالا چرا بینام؟!
هر وقت بگی پنج شنبه بریم!
سلام
گریه خیلی خوبه ولی دلیلش هم مهمه..
ما برای امام حسین(ع) اشک میریزیم ولی این اشک برای گناهان خود ماست..
امام حسینی که برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد
و جان و فرزندان خود و خویشان خود را در راه خدا فدا کرد..
دشمنان با ایشان چه ها کردند و ما برای مظلومیت امام حسین (ع)میگرییم
مظلومیتی که هنوز هم هست ما اگر بر مظلومیت امام حسین(ع) گریه کنیم ولی راه ایشان را ادامه ندهیم بر مظلومیت ایشان دامن میزنیم..
گریه ای که ما را به راه حسینی نکشاند فایده ای ندارد..
گریه ای که عملی از پی آن نباشد فایده ای ندارد...
گریه ای که باعث اجرای واجبات و ترک محرمات نشود بدردمان میخورد...
پی نوشت:
این برداشت شخصی ام بود از مطالبتون..
امیدوارم منظورتان را از پستتان فهمیده باشم.
آفرین بر شما، اینها چیزهایی هست که ما محبین باید از این حادثه عظیم یاد بگیریم، ما نباید خودمون رو در ظاهر این قضایا حبس کنیم، چیزی که متاسفانه الآن اتفاق افتاده.
ولی خانم بنت الهدی، من بیشتر منظورم علت گریه صاحبالزمان به اون نحوی که اشاره شد بود،اشاره کردم، شاید اصلاً در فهم ما نگنجه ولی دوست دارم نظرتون رو در این باره بدونم.
تصحیح می شود: "بدرد مان نمیخورد" بود.
سلام.
به روزم ......
چند ماه پیش تی وی یه سخنرانی از آقای پناهیان گذاشته بود و حرف جالبی می زد. می گفت بلایایی که در کربلا سر خاندان پیامبر اومد خیلی عظیم و دلخراش بود. بعد چندتاشو نام می برد می گفت صدای پای اسب اومد بچه های کوچیک دویدند که شاید باباشوون اومده باشه و به جاش سوار دشمنو می بینن و شروع به فرار می کنن. یه پسربچه ی ۴-۵ ساله تو شک و ترس ابهت این سوار نمی تونه از جاش تکون بخوره و سوار اونو جلوی چشم بچه ها و زنان به دو نیم می کنه.
بعد در مورد دختر سه ساله امام می گفت و رنجهایی که بر اون رفته بود.
بعد گفت همه ی اینها الکی نبوده... همه اینا بها بوده. بهایی که حسین(ع) داده تا تو توجه کنی. که تووی گذشت برق آسای زمان و گم شدن نامها یه حقیقت باشه که تو ببینیش. یه چراغ.. حسین (ع) بها داده برای توجه تو خرج کرده مایه گذاشته .. بهایی باارزش که تا تاریخ تاریخه مثل تابلوی بزرگ جاودانی برای نوع بشر مشخص و واضحه.
لازم به ذکره یه مقدار حرف های من هم التقاط شد با حرفای آقای پناهیان ولی مفهوم کلی این بود.
حالا جدای اینها من فکر می کنم این توجه انواع و سطوح مختلفی دار ه.و هر کس علی شاکلته تا یه حدی از اون بهره می بره.نمونه هاشم زیاده. این گریستن هم فکر می کنم آغاز همدلی با کسی هست که بر اون گریه می کنی. نوعی تصدیق راه و عملکرد و به حق دانستن او و از این منظر به نظرم خیلی کار عزیزی هست حتی.
احساس می کنم این گریه های امام عصر(عج) ادامه ی ناله ها ی علی(ع) هست که در غربت کوفه در دل محرم چاه سر می داد. غر بتی که آنقدر ریشه گرفت که سالها بعد به وحشیانه ترین صورت ممکن خون فرزند علی(ع) و اهل بیتش را نشانه رفت. غربت خونی مظلوم که برای همیشه در تاریخ جاودان شد.
خیلی دلنشین بود، ممنون
جداً ما با اماممون داریم چه میکنیم...
"فاین تذهبون؟" "به کدامین سو میروید؟" هر روز دارم چیزهای بیشتری از این آیه کریمه میفهمم...
احساس میکنم فرسنگها با اصل دین فاصله داریم.به کدامین سو میرویم؟
منظورم شناختی که از کامنتهات در بلاگ "علیرضا" دارم.. اشتباهاً نوشتم امین..
آها! ممنون
یک چیزی راجب گریه امام خمینی بر امام حسین و وقایع عاشورا بگم اونم اینه که
امام خمینی سواری بودن که حوادث و وقایع رو می دیدن حوادثی که بر اهل بیت رفته بود را خوب درک کرده بودند سوار پا در رکاب امام حسین (َع) بود و برای ظهور پسرش تلاش می کرد . گه گاه برای مصیبت جدش چون درد را می کشید اشک می ریخت .
گریه ما بر مصیبت های اهل بیت باید این گونه باشد .
سواری باشیم پا در رکاب آقامون و برای ظهور عزم داشته باشیم و تلاش کنیم .
اون موقع ما میشیم محب و اون موقع است که
دلا بسوز که سوزتو کار ها بکند
اشک هات صافت می کنه - می تونه زیرو روت کنه
بله، کاملاً حق با شماست
یکی از حسرتهای زندگی من عدم درک امام (ره) هست.هر چه بیشتر ازشون میشنوم بیشتر بهشون علاقه پیدا می کنم.کافیه برق چشمان پدر و مادر هنگام صحبت از امام رو ببینیم تا بفهمیم امام چه کرده.فکر نکنم دیگه شخصیتی مانند ایشون پیدا بشه.
ممنون از نظرتون
سلام
چیزی که به نظرم از گریه ی امام عصر(عج) رسید اینه که ایشان هر صبح و شام برای امام حسین(ع) اشک میریزند برای ادامه ی مظلومیتی است که ما به ظاهر شیعیان به آن دامن میزنیم..
مثلا من شنیده ام که ما هر گناهی مرتکب شویم قلب صاحب الزمان(عج) رو به درد می اوریم
مگه غیر از اینه که ایشان تنها حجت خدا در زمینه و بقیة الله هست و هر کار ما که موجب رضای خدا باشه ایشان هم راضی است و هرکاری که موجب نا خشنودی خدا باشه ایشان ناراضی است ..
و منتظر حقیقی و کسی که به فکر صاحب الزمانش(عج) باشه هیچ وقت راضی نمیشه که کاری کنه که موجب نارضایتی ایشان بشه..
شاید منظور از جمله ای که "کسی به فکر امام زمانش(عج) نیست" این باشه.
اما طرز بیان شاید یه کم ایراد داشته باشه...
راستی اسم وبلاگتون هم تغییر دادم در پیوندها ..
یا حق
بله، من هم دقیقاً به همین فکر میکنم و در پست هم بهش اشاره کردم.
ممنون
چرا با نام ؟ چه فرقی می کنه ؟ :) :(
هر جور شما راحتی
شما دو تا مطلب عنوان کردید: ۱. گریه ما بر اهل بیت (ع) ۲. گریه امام زمان بر اهل بیت (ع) و یا بر حال مردمان زمان
اولی رو در بالا که راجب گریه امام خمینی بر اهل بیت من جمله امام حسین (ع) بود .
۲.. در مورد ۲:راجب گریه ایشان بر اهل بیت هر روز و شب سندیت نداره یا من ندیدم . به قول شهید مطهری قوانین زمان ها با هم فرق دارد . این جا زمین
جای دیگر دخان و جای دیگر ملکوت و عرش و... پس نمی تونیم بگیم امام زمان هر موقع مصیبتی بر اهل بیت وارد می شد گریه می کنند .
یک مقدار این مطلب بی محتوا می شه و شان امام زمان پایین می آید که ایشان می دانندو زیبایی که حضرت زینب گفتند را در وقایع اهل بیت با چشم خویش دیده اند .
که ایشان امام حاضر در تمام زمان ها و مکان ها و اگر هم گریه ای باشدبر مصیبت زمینی و درد های مادی است .که آن هم با گفته شما بسیار نا مقول است .
اممممم
نمیدونم.میدونی یکی از مشکلات ما جوونا اینه که زیاد اهل مطالعه نیستیم و یا حداقل مطالعات جهت دار مذهبی.شاید هم همش تقصیر ما نباشه، معمولاْ متن این جور کتابها کسل کننده هست.
این مطلب هم همین طوره، من "این جمله" رو زیاد از اینور و اونور شنیدم ولی اینکه چقدر صحیح باشه ...
جداً دارم گیج میشم! حرف شما هم منطقیه.حالا شما با فرض درست بودن "گریه امام زمان(عج)" فکر میکنی علتش چی باشه؟
سلام به همه و ممنون از کامنتا و آقا امین به خاطر یاد آوری و نوشتن این بلاگ.
شما در مورد مطرح شدن واقعه کربلا برای پیامبرا چیزی شنیدید؟
مثلا داستان عبور حضری ابراهیم از سرزمین کربلاو وقایعی که براشون اتفاق میفته.
حضرت نوح... حضرت عیسی... و حتی حضرت علی(ع)...
نظرتون راجه به مقام حضرت ابراهیم چیه؟ راجع به توحید ایشون زمانی که ایشونو به سمت آتش پرت کردن و در هوا بین آتش و منجنیقی که باهاش ایشونو پرتاب کرده بودن فرشتگانی از جمله جبرئیل به ایشون نازل شدن و گفتن اگه درخواستی داری بگو. ایشون در جواب به جبرئیل گفتن از تو نه!(لطفا به وضعیت ایشون و حرفاشون توجه کنید. اونوقت عمق توحید ایشونو بهتر درک میکنید انشاا...)
وقتی ایشون از کربلا عبور میکردن. هنگام عبور از گودی قتلگاه از اسب به پایین افنتادن و سر ایشون شکست و خون از سر ایشون جاری شد.
خداوند در باره علت این موضوع به ایشون فرمود که علت این کار شریک کردن ایشون در خون حضرت سیدالشهدا بوده...
حاتلا سوال اینه که با این توحید( که سعی کردم در حد توان توضیح بدم) ایشون چی کم داشت که خدا خواست این اتفاق براشون بیفته؟
(اگه دقت کنین تو این موضوع سینه زنی و نوع عزاداری برای سیدالشهدا هم تبیین شده که امروزه هم یحث سرش زیاده!)
->
سلام بیقرار!
بابا چه عجب! :)
...
راستش احساس میکنم این تیپ مسائل (موضوع این پست و این چیزی که شما اشاره کردی) چیزی نیست که ما ازش سردربیاریم.قرار هم نیست ما از همه چیز برداشت صحیح داشته باشیم.
راجع به درست بودن این مطالب هم که دوست عزیزمون اشاره کردند به نظرم تنها راه حل پرسیدن از افراد اهل فن مورد اعتماد خودمونه.
ببین یک مطلبی وجود دراه که ما از قدیم ها بهمون گفتن که هیچ سندیت هم ندارم بابتش این که امام زمان روزهای جمعه غروب که میشه به حساب کتاب آدم ها رسیدگی می کنن و غصه می خورن به حال اعمال انسان هایی که اشرف مخلوقاتن
و از این حرفا ............ که ما هم برای همین غروب جمعه ها دلمون می گیره .
میبینی از این حرفا زیاده این جمله دوستمون هم اگه سندیتی بابتش نداشته باشه مثل حرف من می مونه که هر کسی ممکنه بزنه ُ- ما ها فقط باید به مستندات تکیه کنیم . پس گریه هه ای نمی تونه باشه یا اگر باشه هر روز ؟؟ یک جور در نمی آید
(سندیت یعنی اهل بیت ( احادیث) و کتاب الله که حضرت رسول فرمودند )
حرفت رو قبول دارم؛ ولی یک نکته ظریف این وسط وجود داره و اون هم همونی هست که قبلاً اشاره کردم.شاید خیلی از این چیزها مستند باشند ولی ما به خاطر اینکه زیاد اهل تحقیق نیستیم نتونیم پیداشون کنیم.
در این حالت دیگه ما حق نداریم همین طوری چیزی را رد یا حتی قبول کنیم.
شاید این چیزها یه تکونی به ما بده که بریم سمت تحقیق و مطالعه
ممنون از وقتی که میذاری و نظرت رو مینویسی
سلام
سند این حرف من زیارت ناحیه مقدسه است. که برای من سنده.
شما میتونید راجع بهش تحقیق کنید اگه دیدید صحیحه مطالب رو یه بار دیگه بخونید.
این مطالبی رو هم که گفتم همش از یکی از علمای معاصره(که از شاگردان آیت الله ضیائی که سابقه تشرف به خدمت حضرت رو داشتن بوده. البته شاید باز هم این برای شما کافی نباشه). از خودم نگفتم.
شاید بهتر بود اول متن مینوشتم کسی که سندیت زیارت ناحیه مقدسه رو قبول داره بخونه.
من در انتقال مطلب هم ضعف دارم. شاید این ابهام موضوع رو زیاد کنه.
پیشنهاد میکنم راجه به چیزایی که نوشتم تحقیق کنید انشاا... که راهگشا باشه.
یا علی
سلام
اشتباه نشه! من مشکلی با این مورد به خصوص ندارم.اتفاقاً زیارت ناحیه مقدسه بسیار زیارت معتبریه.
دوست عزیزمون فقط اشاره کردند که همه چیز باید با سند و مدرک باشه و من هم ضمن قبول حرف ایشون یادآور شدم که ممکنه مشکل از ما باشه، یعنی یک دعا، یک زیارت و ... سند خیلی محکمی داشته باشه ولی ما چون زیاد اهل تحقیق نیستیم پیداش نکنیم.در این موارد ما حق نداریم چیزی رو رد و یا حتی قبول کنیم.
تمام منظور من از این پست این بود که باید نگاهی نو به مسائل دینی داشته باشیم و این تنها شرط بقای دین هست.اسلام کاملاً دینی سیال هست و این فقط مشکل ماست که عقب موندیم.
برداشتهای نو هم فقط کار جوونهاست(دانشمند جوان) و بس.از یک آدم بالای 40 سال نمیشه چنین انتظاری داشت.این مشکلی هست که شاید علت دین گریزی بعضی از جوونها باشه.
متاسفانه ما واقعاً از مرحله پرتیم...