سلامی گرم خدمت همه دوستان عزیز
اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام ما ابقیتنی فی یسر منک و عافیه و سعه رزق و لا تخلنی من تلک المواقف الکریمه و المشاهد الشریفه و زیاره قبر نبیک صلوتک علیه و اله و فی جمیع حوائج الدنیا و الاخره فکن لی اللهم انی اسئلک فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم فی لیله القدر من القضاء الذی لا یرد و لا یبدل ان تکتبنی من حجاج بیتک الحرام المبرور حجهم المشکور سعیهم المغفور ذنوبهم المکفر عنهم سیئاتهم و اجهل فیما تقضی و تقدر ان تطیل عمری فی طاعتک و توسع علی رزقی و تودی عنی امانتی و دینی امین رب العالمین...
...
اگر توی ماه رمضان به مفاتیح مراجعه کرده باشید حتماً این دعا رو دیدید... دعایی که امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در هر روز ماه مبارک و بعد از هر فریضه تاکید به خواندنش کردهاند... دعای عجیبیه؛ برعکس خیلی از ادعیه که با حمد خدا شروع میشند و بعد از کلی مقدمهچینی میرند سر اصل مطلب (نمونه بارزش همین دعای «یاعلی یاعظیم» هست) همون اول بسمالله و بدون کوچکترین مقدمهای «درخواست زیارت خانه خدا و مدینهالنبی» رو مطرح میکنه... واقعاً این چه سرّی هست؟! این «مشاهد شریف» چه با دل انسان میکنند که این جور او را شیفته و واله میکنند به گونهای که امام معصوم(ع) نیز با این شور و حال از خدا درخواست میکنه؟اللهم ارزقنا...
دعای دیگر ماه مبارک؛ اللهم ادخل علی اهل القبور السرور؛ هم همین طوره... فکر کردن راجع به شباهت این دو دعا هم آدم رو به جاهای زیبایی میرسونه ...
نکته دیگه تفاوت خواستههای ما و خواستههایی که خدا از ما میخواد ازش بخواهیم هست؛ توی دعای هر روز ماه رجب، توی دعای «یاعلی یاعظیم»، توی دعای جوشن کبیر و حتّی دعای کمیل، گل سرسبد خواستههامون از خدا «خلاصی از آتش قهر الهی» هست؛ با این اوصاف وقتی به دعاهای متداول نوع آدمها نگاه میکنیم چیزی جز احساس «پرت بودن از مرحله» به انسان دست نمیده!!!
پ.ن.1: هر کس فراموش کرده توی ماه مبارک دعام کنه، توی همین لحظهای که داره این خطوط رو میخونه وقت داره جبران مافات بکنه وگرنه ...!!!
پ.ن.2: خطر! خطر! خطر! مومنین مراقب باشید. چند روزه شیطان و دار و دستهاش از غل و زنجیر آزاد شدهاند و وحشیتر از همیشه در پی غارت میراث معنوی ماها هستند...
پ.ن.3: امسال باید تلاشم رو برای کنکور ارشد چند برابر کنم؛ سال قبل که بدشانسی آوردم، شاید هم قسمت چیز دیگری بوده.القصه، شاید چند ماهی حضورم کمرنگ و شاید حتی بیرنگ(!) بشه... از دعای خیر فراموشمون نکنید!
یامهدی
الوداع ای ماه رحمت الوداع، ماه تسبیح و عبادت الوداع
الوداع ای ماه غفران و کرم، ماه محرم گشتن دل در حرم
ماه مهمانی مه بخشندگی، ماه رو کردن به راه بندگی
الوداع ای افتتاح نیمه شب، الوداع ای ذکرهای زیر لب
ای ابوحمزه ، خداحافظ مجیر، الوداع ای روضه های دستگیر
الوداع ای یا علی و یا عظیم، الوداع ای یا غفور و یا رحیم
الوداع ای سفره پیغمبری، الوداع ای اشکهای حیدری
روزهای عفو تو از دست رفت ،از کف دل هر چه بود و هست رفت
از در خانت گدا را رد مکن، راه عشق و عاشقی را سد مکن
توشه کن اشک مناجات مرا، تا محرم تا صفر تا کربلا
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
یا من یسبح الرعد بحمده (ای آنکه رعد به حمدش تسبیح میکند) : در قرآن فرموده است که"ْهیچ شیء نیست جز آنکه به حمدش او را تسبیح میکند اما شما تسبیح ایشان را به اندیشه و فهم نمیآورید." و این شیء چه انسان باشد چه هر مخلوقی جز انسان. هر موجودی، به آن سبب که هست جنبهای از جلوات جمال و جلال را باز میتاباند و این، تسبیح هر موجود است بای خداوند متعال. پس آنگاه که در میان صدای قطرات باران، رعد میغرد هیچ نمیکوید جز سبحانالله...
***
جزء بیست و نهم: (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! (5)
(از این رو) مىپرسد: «قیامت کى خواهد بود»! (6)
(بگو:) در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش درآید، (7)
و ماه بىنور گردد، (8)
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند، (9)
آن روز انسان مىگوید: «راه فرار کجاست؟!» (10)
هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (11)
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است؛ (12)
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مىکنند! (13)
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (14)
هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهایى بتراشد! (15) (قیامت)
***
ای مالک! بخیل را در مشورت کردن دخالت مده که تو را از نیکوکاری باز میدارد و از تنگدستی میترساند. ترسو را در مشورت دادن دخالت مده که در انجام کارها روحیه تو را سست می کند و حریص را در مشورت کردن دخالت مده که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت میدهد...
(از نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر نخعی)
***
آسمان میغرد. انگار که مدتها چیزی را در دلش داشته و حالا یکباره طاقتش طاق شده ، ترکیده و فریاد میزند.انگار که حرف نگفتهای در دلش چرخ خورده، پیچ خورده، تاب خورده اما هضم نشده که نشده، فرو نرفته که نرفته و بالاخره شده فریاد؛ بیهنگام و بلند و یکباره. گمان نکنم رعد دردی داشته باشد، گمان نکنم کسی از نزدیکانش از دنیا رفته باشد. گمان نکنم فقر یا ستم آزرده باشدش. غرش صدای رعد است و این صدا را بلند میکند که چیزی بگوید.هر چه هست مخاطبش من نیستم. من نمیفهمم چه میگوید.نمیفهمم چون با من نیست. با تو است و تو خوب میدانی چه میگوید و حمد و تسبیح تو تنها با گفتار نیست. تنها با صدا نیست. در رعد البته با صداست؛ با غرش.غرشی که همه حمد است و تسبیح تو.
***
خدایا!
آن زمان که در سراشیبی سقوط و هلاکت، پر شتاب میغلتیم، محتاج دستهای امداد تو هستیم... دستهای مهربانت را از ما دریغ نکن!