برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...»
روز اول ماه مبارک رمضان
یا احد (ای یکتای بیهمتا): خداوند، یکتایی است که هیچ جزء ندارد و قابل تقسیم نیست. در مثل – که به ذهن معنا را از جهتی نزدیک میکند و از جهتی دور میساز – احد، منبع نوری است که همهی انوار صادر شده از منبع است. اما در اصل نور یگانه است که در آن منبع نور قابل تجزیه نیست که همانا نور منبع نور است و سبحان الله از آنچه تشبیه میکنند...
جزء اول: آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛و مایه هدایت پرهیزکاران است. (2)
(پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان مىآورند و نماز را برپا مىدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنان روزى دادهایم، انفاق میکنند.(3)
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان مىآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.(4)
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند. (5)
کسانى که کافر شدند، براى آنان تفاوت نمىکند که آنان را (از عذاب الهى) بترسانى یا نترسانى; ایمان نخواهند آورد. (6)
خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده; و بر چشمهایشان پردهاى افکنده شده؛ و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7) (سوره بقره)
آگاه باشید! هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چیزی مانند آتش جهنم که فراریان آن چنین در خواب فرو رفته باشند(خطبه 28 نهجالبلاغه)
دعای ما: گاهی تصور میکنم آن روزهای دور را. قرنها و هزارههای پیشتر را. وقتی جماعتی دل به تو داده، در شهر راه میافتادهاند و فریاد میزدهاند «احد،احد» و آنها که زندگیشان، نانشان، نامشان، نگاهشان، فهمشان و نفهمیشان با خدایان رنگرنگ پیوند خورده بود، بچهها را از پنجرهها دور میکردند، پردهها را میکشیدند، از بامها سنگ میزدند و تیغ بدست میگرفتند و به خیابان میدویدند تا از خدایانشان در برابر تعرض اینان حمایت کنند. و این «احد،احد» که فریاد میزدند؛ این «یکتا، یکتا» گفتن، چه خونی در رگهاشان به جوش میآورده.چه برقی در چشمهایشان میجهانده.
تو هنوز یکتایی، هنوز احدی، همیشه یکتا و بیهمتا بودهای و هستی و خواهی بود.اما بتهای رنگرنگ، دیگر آن سنگپارهها نیستند. زیر پوست ما، زیر پوست شهر، زیر پوست زندگی قایم شدهاند.کمک کن مرا تا ببینمشان. قوت ده مرا تا بشکنمشان. از آن شور در جان من هم بیفکن...
سلام
گر شبى در خانه جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش
حلول ماه مبارک گرامی باد
سلام
احوال شما؟
انشاالله همه از این ماه معنوی استفاده کنیم.
التماس دعا
سلام آقا سید امین
حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک
انشاءالله بتونیم از این ماه نهایت استفاده رو ببریم ...
خدا کنه حداقل در این ماه به لطف خدا بتونیم بت های زندگیمونو بشکنیم..
یا علی
التماس دعا
سلام از ماست
ممنونُ همچنین بر شما
قدم اول اینه که این بتها رو بشناسیم... و به نظرم سختترینش هم همینه
برای فرج آقا دعا کنیم
یاحق
سلام و خداقوت
تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم
سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی.
حلول ماه مبارک رمضان را به شما عزیز بزرگوار تبریک می گویم.التماس دعا.
سلام سید
خوبین؟
من نمی ونم چرا برنامه ریزیهایم بهم خورد
واسه امسال ماه رمضان کلی برنامه داشتم اما
اینکه خونه نیستم همه رو بهم میزنه
دعا کنین زودتر برگریم خونه!
عیدی رو که ندادین
کمی لطفا مارو هم دعا بفرمایید
سلام.
اول که مطلبتون را خوندم، میخواستم بگم چند سال پیش ماه رمضان شهرداری دفترچه های کوچکی را با نام شهر قرآنی پخش میکرد که من از مسجد دانشگاه برمیداشتم! فضای خبلی قشنگی داشت، کاملاً به اسمش میخورد.
حالا امروز که رفته بودم مسجد دانشگاه همین روز شماری که شما مطلب اولشو زدید دیدم! با کلی ذوق برش داشتم.... :)
خیلی به این یک ماه امید دارم، امروز سر افطار، دقیقاً حس میکردم که اگر یه مقدار مراقب باشم خدا چقدر فرصت های جورواجور داده!
درسته که به قول پست اخیر وبلاگ 301040 شاید(!!!) عمق رمضان را درک نکنم، ولی خیلی امیدوارم!
انشاالله برای همه ماه بسیار مبارکی باشه!
التماس دعا.