برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
یا من یحول بین المرء و قلبه (ای آنکه بین انسان و قلبش حائل شده است) : قلب انسان را از سایر آفرینش جدا میکند که قلب محل ورود انوار الهی و شعور انسانی و نطق و منطق است یا دیگر عبارت، انسان بودن انسان به قلب انسان است و خداوند آن است که بین انسان و قلب انسان حائل است. پس اگر انسان بر نفس خویش معرفت حاصل کند و بر خود بنگرد و در خود، زنگار نباشد، خدا را خواهد یافت که «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ هر کس خود را بشناسد پروردگار خویش را خواهد شناخت و فرمود «بنده من! اطاعتم کن تا تو را مثل خویش قرار دهم.»
پ.ن: همیشه در تحیّر این اسم خدا بودم؛ اسم عجیبی است،نه؟!
***
جزء شانزدهم: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ (103)
آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، مىپندارند کار نیک انجام مىدهند!» (104)
آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند; به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد! (105)
(آرى،) این گونه است! کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند! (106)
اما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محل پذیرایى آنان خواهد بود.(107)
آنها جاودانه در آن خواهند ماند؛ و هرگز تقاضاى نقل مکان از آن جا نمىکنند! (108) (کهف)
***
خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فرا گیرد، و چون هدایت شود بپذیرد. مراقب خویش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نیکو انجام دهد، ذخیرهای برای آخرت فراهم آورد و همواره اغراض دنیایی را از سر دور کند.... (خطبه 76 نهجالبلاغه)
***
تو به من بسیار نزدیکی؛ بسیار نزدیکتر از هر کسی. وقتی پدر، مادر، دوست یا برادر از من دور است، میکوشم این فاصله را کم کنم. اگر خانهشان دور است، به خانهشان سر میزنم. اگر در شهری دیگر زندگی میکنند، مسافر آن شهر میشوم و به دیدارشان میروم. در را که گشودند، فاصله را کمتر میکنیم. هم را در آغوش میگیریم؛ فاصلهای دیگر نیست. دل کمی آرام میگیرد. دل که آرام گرفت، از آغوش هم بیرون میآئیم. فاصله برای دیدن و نفس کشیدن. اما تو جز اینها هستی. تو از همه نزدیکتر آمدهای. نه که آمده باشی، از اول از همه نزدیکتر بودهای. میان من نشستهای(حدیث قدسی: من پیش دل شکستهتان و گورهای رها افتادهتان هستم) میان من و دلم جایی گرفتهای و آنجا نشستهای(ای کسانی که ایمان آوردهاید! چون خدا و پیامبر شما را به چیزی فرا خواندند که به شما حیات میبخشد آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حائل میگردد و هم در نزد او محشور خواهید شد.انفال-24) نزدیک بودنت نه نفس را تنگ میکند و نه مانع دیدار میشود.پیش تو زنده میشوم...
***
خدایا!
در این زمان که صفا و صداقت رنگ باخته و دروغ قداست یافته و تهمت فضیلت نام گرفته و معنویت از دلها گریخته، دینداری به اوج دشواری رسیده؛ تو خود دینمان را نگهبان باش!
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
یا من لا ینزل الغیث الا هو (ای آنکه جز او باران نمیباراند) : تدبیر پروردگار دو جهان، امر زمین بر آسمان و آسمان بر زمین را از تمام زشتیها زدوده است و بر چیستی و هویتش حسن خلق و بهترین وجود را عطا کرده است و بدیهایش را پالوده است و آنگاه ملائکه را امر فرمود است که از آسمان بر زمین ببارانند باران را که برزگر از آن معنای آب رودها دریابد و عارف، فیضان انوار جمال حق و پیامبر، وحی...
***
جزء پانزدهم: و گفتند: «آیا هنگامى که ما، استخوانهاى پوسیده و پراکندهاى شدیم، دگر بار آفرینش تازهاى خواهیم یافت؟!» (49)
بگو: «شما سنگ باشید یا آهن، (50)
یا هر مخلوقى که در نظر شما، از آن هم سختتر است (و از حیات و زندگى دورتر مىباشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى مى گویند: «چه کسى ما را بازمىگرداند؟!» بگو: «همان کسى که نخستین بار شما را آفرید.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انکار،) به سوى تو خم مىکنند و مىگویند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شاید نزدیک باشد!» (51)
همان روز که شما را (از قبرهایتان) فرامىخواند; شما هم اجابت مىکنید در حالى که حمد او را مىگویید; مىپندارید تنها مدت کوتاهى (در جهان برزخ) درنگ کردهاید!» (52)
به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد مىکند؛ همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است! (53)
پروردگار شما، از (نیات و اعمال) شما آگاهتر است؛ اگر بخواهد (و شایسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود مىسازد؛ و اگر بخواهد، مجازات مىکند؛ و ما تو را بعنوان مامور بر آنان نفرستادهایم (که آنان را مجبور به ایمان کنى!) (54) (اسراء)
***
مردم به وسیله دنیا آزمایش میشوند. پس هر چیزی از دنیا را که برای دنیا به دست میآورند از کفشان بیرون میرود و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را که در دنیا برای آخرت تهیه کردهاند به آن خواهند رسید و با آن خواهند ماند.... (خطبه 63 نهجالبلاغه)
***
گرما کشنده است و زمین خشک. روح آدم انگار گیاهی باشد زیر آفتاب و از بیآبی خشک و شکننده شود و ترک بخورد. چشم به آسمان میدوزم.ابری؟ بارانی؟ نمی؟ هیچ نیست. خورشید چشم در چشمم میدوزد. طاقت نگاهش را ندارم. چشمم را میبندم و سرم را پائین میاندازم. همه جا خشک و گرم است. دلم هم دارد خشک میشود. چرا کاری نمیکنی؟ چرا کسی کاری نمیکند؟ چرا کسی یک مشت آب به این زمین تفته نمیریزد؟ قلبم هم انگار دارد خشک میشود. منتظرم تا صدای ترک خوردنش را از درون سینهام بشنوم. ناامیدی هم مثل آفتاب داغ است و میسوزاند و خشک میکند. ناامیدی هم چشم سوزانی دارد. چشم در چشمش بدوزم کورم میکند. چشمم را میبندم. سرم را پائین میاندازم. قطرهای از مهربانیت میشود و باران و از آسمانت بر من میچکد.جز تو، که میتواند؟ (و اوست که باران را پس از آنکه نومید شدند میباراند و رحمتش را میگسترد و او سرپرست ستوده است(شورا-28))
***
خدایا!
تنها تویی که وقتی همه تنهایمان میگذارند، جلیس و مونس و همدم مان میشوی.تو تنهایمان مگذار...
پ.ن: ولادت کریم اهل بیت(ع) بر شما مبارک...
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز چهاردهم ماه مبارک رمضان
یا من فی القبور عبرته (ای آنکه عبرتش در قبرهاست) : روندگان الیالله از پند گیرندگانند. فراموششدگان صاحب دست و دیده، در قبرهای پر آزمایش،آرمیدهاند تا پند دهند پنددهنگان را از استخوانهای خلق شدهی پوسیده. و همچنین است که در قبرها، بدنها و شکلهای برزخی است، پندی است که این گورها، معبرهایی هستند که کس بر آن نمیایستد و اثر نمیگیرد مگر آن پند گیرد از خالق آغازین که رجعت همه به سوی اوست...
***
جزء چهاردهم: ای بسا آنان که کافری کردند ،آرزو کنند مسلمان می بودند.(2)
رهایشان کن بخورند وبهرهمندی کنند وآرزو سرگرمشان کند ،زودا که بدانند.(3)
فقط شهر هایی را هلاک کردیم که حکم معلومی داشتند.(4)
هیچ امتی نه از مرگ خود پیش می افتد ونه پس.(5)
وگفتند آی کسی که کتاب بر او نازل شده است،هان که تو دیوانه ای.(6)
چرا فرشتگان را برایمان نمی آوری،اگر از زمره ی راستگویانی؟(7)
فرشتگان را تنها با حق فرو می فرستیم،و آنگاه دیگر مهلتی نخواهد بود.(8) (؟)
***
پسرم! بیش از تحمل خود، بار مسئولیتها را بر دوش منه که سنگینی آن برای تو عذابآور است. اگر مستمندی را دیدی که توشهات را تا قیامت میبرد، و فردا که به آن نیاز داری به تو باز میگرداند، کمک او را غنیمت شمار و زاد و توشهات را بر دوش او بگذار.... (بخشی از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام حسن (ع))
پ.ن: این جملات حضرت برای من که خیلی عجیب بود، تا حالا این طوری به قضیه نگاه کرده بودید؟!
***
گور دهان خاک است انگار که باز میشود و جسم بیجان آدمی را میبلعد. یا مثلاً دروازهای که ناگزیر است و هر کس باید از آن بگذرد.آدم وقتی از قبرستان عبور میکند، انگار فهرست اسمهای آنها را که از این دروازه گذشتهاند پیش رویش باز کردهاند. فهرستی که هر روز نام آشنایی و هر لحظه نامهای نویی به آن اضافه میشود. هر کس را که آدمی فکرش را کند در این فهرست هست؛ از قصاب و بقال و پینهدوز تا معلم و بازیگر و خواننده، پیر و طفل و کودک و جوان و نوجوان، حکیم فرزانه و عام نادان پریشان روزگار، نظامی و وکیل و وزیر و روحانی، تا مردم خیابان. و چه پرت است کسی که فکر کند این دروازهی به سوی تو بر او باز نخواهد شد. آدم اگر دقت کند، گورستان دفتر عبرت است...
***
خدایا!
ما را خدمتگزار دینت قرار ده، و نه دینت را خدمتگزار ما!