الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

روز بیست و هفتم...

برای هر روز خداوند را به یکی از نام‌هایش نیایش می‌کنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف می‌خوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزه‌داران به درگاه او...

روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

یامطلق‌الاسرا (ای آزاد سازنده اسیران) : خداوند،آزاد کننده همه اسیران است. آزاد کننده بدن‌های اسیر از زندان‌ها و محبس‌ها. آزاد کننده نفس‌ها و روح‌های اسیر در تنگناهای بدن‌ها. آزاد کننده عقل‌های اسیر از زنجیر اوهام. آزاد کننده قلب‌های بصیر از سلسله‌‌ تعلقات و آزاد کننده موجودات اسیر از قیود مادیات...

***

جزء بیست و هفتم: که هیچ کس بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏گیرد، (38)

و اینکه براى انسان بهره‏اى جز سعى و کوشش او نیست، (39)

و اینکه تلاش او بزودى دیده مى‏شود، (40)

سپس به او جزاى کافى داده خواهد شد! (41)

(و آیا از کتب پیشین انبیا به او نرسیده است) که همه امور به پروردگارت منتهى مى‏گردد؟! (42)

و اینکه اوست که خنداند و گریاند، (43)

و اوست که میراند و زنده کرد، (44)

و اوست که دو زوج نر و ماده را آفرید... (45)

از نطفه‏اى هنگامى که خارج مى‏شود (و در رحم مى‏ریزد)، (46)

و اینکه بر خداست ایجاد عالم دیگر (تا عدالت اجرا گردد)، (47)

و اینکه اوست که بى‏نیاز کرد و سرمایه باقى بخشید، (48)

و اینکه اوست پروردگار ستاره «شعرا»! (49) (نجم)

***

پسرم!  نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده. پس آنچه را برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند.

(از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع))

***

اسیرم کرده‌اند! پیشترها جنگی بود، جبهه‌ای بود، دشمن رویارویی بود، تیر و تفنگی بود، اسیر میشدند آدم‌ها. اسارت آن شکلی همه‌چیزش معلوم است. هستند جنایتکارانی که بدون اینکه جنگی باشد، آدمی را اسیر بگیرند.اسمش اسیر گرفتن نیست،آدم‌ربایی است! اسارت‌های دیگری هم هست که نه تاریخ آغازش پیدا است نه آنکه اسیر گرفته است. در خانه‌ام نشسته‌ام، اما نه آزاد، که اسیر، که گروگان. اسیرآرزوهای بی‌بنیاد یا اسیر هوای نفس یا اسیر این دنیای فانی...اسیری، اسیری است.چه فرقی می‌کند که اسیرت کرده باشد و چرا. تو همانی که می‌توانی. می توانی صدا بزنی. بعد بگویی حالا دیگر اسیر نیستی، برو... و من بعد از شنیدنش مثل اسب بی‌زین و افسار در دشت‌های باز و زیر رگبار بهار، حس کنم اسیر نبودنم را...

***

خدایا!

تو که در امانت‌داری بی‌بدیلی، کاش دنیامان را هم به امانت نزد خود بپذیری، چه اگر تو این دین را به امانت نستانی و محافظت نکنی، بعید نیست که ما از بیم رفتن رهایش کنیم یا به طمع ماندن خون‌بهایش کنیم!


روز بیست و ششم...

برای هر روز خداوند را به یکی از نام‌هایش نیایش می‌کنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف می‌خوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزه‌داران به درگاه او...

روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان


یاسرور‌العارفین (ای شادی عارفان) : عارف آنست که شهادت می‌دهد به خدا، ذاتش را و صفاتش را و افعالش از مرتبه شهود. عالم در مقام یقین علمی(علم‌الیقین) است که ذات و اسما و صفات را به علم می‌داند و عارف در مقام یقین عینی(عین الیقین) یا حق‌الیقین است و نور فطرتش،خداوند را می‌جوید و توجه عارف، به محبوب اولین است بعد از هجران. پس شادی عارف، مانند اجر عابدان، بهشت و نعمت‌های بهشتی نیست که او مشتاق وجه کریم ایزد است.

***

جزء بیست و ششم: (خداوند) مى‏گوید: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار داده‏ام (و اتمام حجت کرده‏ام)! (28)

سخن من تغییر ناپذیر است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد!» (29)

(به خاطر بیاورید) روزى را که به جهنم مى‏گوییم: «آیا پر شده‏اى؟» و او مى‏گوید: «آیا افزون بر این هم هست؟!» (30)

(در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک مى‏کنند، و فاصله‏اى از آنان ندارد! (31)

این چیزى است که به شما وعده داده مى‏شود، و براى کسانى است که بسوى خدا بازمى‏گردند و پیمانها و احکام او را حفظ مى‏کنند، (32)

آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پرانابه در محضر او حاضر شود! (33)

(به آنان گفته مى‏شود:) بسلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگى است! (34)

هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست، و نزد ما نعمتهاى بیشترى است (که به فکر هیچ کس نمى‏رسد)!(35)(ق)

***

پسرم! در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن.هرگز سرزنش ملامت‌گران، تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. برای حق در سختی‌ها و مشکلات شنا کن، شناخت خود را در دین به کمال رسان، خود را در برابر مشکلات عادت ده که شکیبایی در راه حق عادتی پسندیده است.(از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع))

***

گاهی بعضی آدم‌ها تمام زندگی‌شان را می‌گذارند پای یک چیز. یکی تمام زندگیش را وقف می‌کند تا ثروتی داشته باشد، یکی دنبال علم است، یکی دنبال محبت خالصانه می‌گردد، یکی می‌خواهد عمرش را صرف تربیت فرزندانش بکند، یکی می‌خواهد به وطنش خدمت بکند.آخر این یک عمر تلاش، یکی راضی است، یکی ناراضی. یک عده هم شیفته و واله تو می‌شوند. هر طرف نگاه کنند چیزی جز تو نمی‌بینند،چیزی جز تو نمی‌خواهند، چیزی جز تو نمی‌یابند. مهر تو را دوست دارند، نگاه تو را دوست دارند، رزق تو را دوست دارند، اما چیزی که دنبالش هستند اینها نیست. دنبال این هستند که تو را بشناسند. شناختن تو آن چیزی است همه عمرشان را صرفش می‌کنند. برای اینها شادی‌ای جز تو نیست، ای شادی عارفان.

***

خدایا!

دینت را اسباب دست ما مساز! و استفاده شخصی از مقدسات را از سر ما بیانداز!

روز بیست و پنجم...

برای هر روز خداوند را به یکی از نام‌هایش نیایش می‌کنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف می‌خوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزه‌داران به درگاه او...

روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان

یا ابصرالناظرین (ای بصیرترین ناظران) : ناظر، آنست می‌نگرد و بصیر آنست که درک می‌کند و می‌فهمد آن چه را که می‌بیند. و خداوند، بصیرترین ناظران است که همه چیز را می‌بیند و هر چه می‌بیند از همه بیشتر، می‌فهمد آن چه را که می‌بیند و اگر کسی این لطیفه بفهمد، چگونه گناه کند و عصیان ورزد و طغیان کند؟!

***

جزء بیست و پنجم: پس منتظر روزى باش که آسمان دود آشکارى پدید آورد... (10)

که همه مردم را فرامى‏گیرد؛ این عذاب دردناکى است! (11)

(مى‏گویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف کن که ایمان مى‏آوریم. (12)

چگونه و از کجا متذکر مى‏شوند با اینکه رسول روشنگر (با معجزات و منطق روشن) به سراغشان آمد! (13)

سپس از او روى گردان شدند و گفتند: «او تعلیم یافته‏اى دیوانه است!» (14)

ما عذاب را کمى برطرف مى‏سازیم، ولى باز به کارهاى خود بازمى‏گردید! (15)

(ما از آنها انتقام مى‏گیریم) در آن روز که آنها را با قدرت خواهیم گرفت; آرى ما انتقام گیرنده‏ایم! (16)

ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگوارى به سراغشان آمد، (17)

(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینى براى شما هستم! (18)(الدّخان)

***

پسرم! جایگاه آینده را آباد کن. آخرت را به دنیا مفروش و آنچه را نمیدانی مگو.آنچه بر تو لازم نیست بر زبان میاور. در جاده‌ای که از گمراهی آن می‌ترسی قدم مگذار. زیرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهی‌هاست.(از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع))

***

نگاه را که همه می‌کنند. اما یکی نگاه می‌کند و می‌فهمد چه می‌بیند و یکی نه. مگر نبود آن همسایه‌ای که صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته بود و آه در بساط نداشت؟ همه هم می‌گفتند ماشاالله وضعش خوب است. کسی خبر نداشت دست‌شان تنگ است و سفره‌شان بی‌نان. نگاه ما انگار نگاه نابیناست، چیزی نمی‌بینیم...می‌بینیم اما نمی‌فهمیم. آنکه می‌بیند و می‌فهمد، آنکه نگاهش نگاه بیناست، آنکه این نگاه بینایش را به ما دوخته، تو هستی. آنکه نگاه می‌کند و پنهانی‌های ما را، نهفته‌های ما را، نگفته‌های ما را می‌بیند تویی.

ای صاحب نافذترین نگاه عالم، ببینمان. ای آنکه هیچ چیز از نگاهت پنهان نمی‌ماند، ببینمان. ببین که صدایت می‌زنیم، یا ابصرالناظرین؛ ای بینا‌ترین نگرنده...

***

خدایا!

تو آن امینی که امانت را نه تنها حفظ می‌کنی که کمال و اعتلاء می‌بخشی؛ بر ما منت بگذار و وجودمان را به امانت نزد خود نگهدار...به امانتی که خودت صاحب اول و آخر آنی...