برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
یا من ینقذ الغرقی (ای نجاتبخش غریقان) : غریق، گاه آن است که در میان دریایی آب افتاده است و گاه در گرداب فساد اجتماع فاسد افتاده است و گاه در باتلاق شهوات نفسانی افتاده است و گاه همگان غرقه در فراقاند و خداوند همهی غرقشدگان را نجات میدهد. آنچنان که میفرماید: «هیچ کس نمیتواند خود را از غرقگی برهاند مگر رحمتی از جانب او...»
***
جزء بیست و چهارم: ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم... (23)
بسوى فرعون و هامان و قارون؛ ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسیار دروغگو است!» (24)
و هنگامى که حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با موسى ایمان آوردهاند بکشید و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب مىشود). (25)
و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مىترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!» (26)
موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مىبرم از هر متکبرى که به روز حساب ایمان نمىآورد!» (27)
و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مىداشت گفت: «آیا مىخواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه مىگوید: پروردگار من «الله» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهایى را که وعده مىدهد به شما خواهد رسید; خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمىکند.(28)(غافر)
***
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش.گشادهرو و خندان باش. در نگاههایت و در نیمنگاه و خیره شدن به مردم، به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاران تو طمع نکنند و ناتوانان در عدالت تو مایوس نگردند....(نامه امیرالمومنین(ع) به فرماندار مصر،محمد بن ابیبکر)
***
غرق شدن حالت بدی است. آب که مایهی زندگی است، مایهی هلاک میشود. از همه سو آدم را در بر میگیرد.دست آدم را میگیرد، پای آدم را میگیرد، گلوی آدم را، بینیش را و دهانش را میگیرد. مثل مادری که بچهای را بغل میکند، بغلش میکند. و آدم خلاصی ندارد از این مادر بیرحم و از این هلاک. هر طرف میرود همین وضع است. هر دست و پایی که میزند فروتر میرود. نه دستش به جایی بند است و نه پایش به چیزی استوار است. میخواهد فریاد بزند، آب حلقش را پر میکند. آدمی که دارد غرق میشود چقدر بیکس است، چقدر تنهاست، چقدر ناتوان است.کسی دیگری باید باشد. کسی که پایش بر جای سفت باشد و دستش همه جا برسد. کسی بتواند آدم را، ولو ناسپاس باشد، نجات بدهد...
***
خدایا!
تو تنها دادستانی هستی که چشم بر خطای خلافکار میبندی! به ما چنان ظرفیت و حیاتی مرحمت کن که با اغماض تو جسورتر نشویم...
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
یا من یا من عذابه عدل (ای آنکه عذابش عدل است) : خداوند، از آنجا که هر شیء را در وضعیت خود قرار میدهد عادل است پس حق هر صاحب حقی را ادا میکند. باید دانست که عذاب هر عذاب شوندهای، همانا عین عمل و تجسم همان عمل است. پس عدالت که عطای حق هر صاحب حق و قرار دادن هر شیء در وضعیت خود است. پس عین عمل هر کس را نصیب همان کس میکند و عین زشتی، نصیب فرد زشتکار میشود و این عین عدالت اوست. اما خداوند، رحمتش بر غضبش سابق است و دعای مضطران را پاسخ میگوید، ناامیدی از رحمت و مغفرت کفر است.
***
جزء بیست و سوم: آیا انسان نمىداند که ما او را از نطفهاى بىارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست! (77)
و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى این استخوانها را زنده مىکند در حالى که پوسیده است؟!» (78)
بگو: «همان کسى آن را زنده مىکند که نخستین بار آن را آفرید; و او به هر مخلوقى داناست! (79)
همان کسى که براى شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بوسیله آن، آتش مىافروزید!» (80)
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفرید، نمىتواند همانند آنان ( انسانهاى خاک شده) را بیافریند؟ ! آرى (مىتواند)، و او آفریدگار داناست! (81)
فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مىگوید: «موجود باش!»، آن نیز بىدرنگ موجود مىشود! (82)
پس منزه است خداوندى که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست اوست; و شما را به سوى او بازمىگردانند! (83) (یاسین)
***
ای بندگان خدا! به نادانیهای خود تکیه نکنید و تسلیم هوای نفس خویش نباشید که چنین کسی بر لبه پرتگاه قرار دارد و بار سنگین هلاکت و فساد را بر دوش میکشد (خطبه 105 نهجالبلاغه)
***
اگر آزار است، همه از تو باشد؛ که تو کسی را بیدلیل آزار نمیدهی. تو که مهربانی و ما را از بیشتر و بهتر میشناسی و از خودمان دلسوزتر و حتی مهربانتر هستی.. تو که حتی وقتی من حواسم به خودم نیست از من غافل نمیشوی. تو که بیصدا مراقبت میکنی از ما و بیصدا روزی میرسانی به ما و بیصدا ما را از هر بلا حفظ میکنی.
تو که پیش از عذاب آن همه صبر میکنی. صبر میکنی و صبر میکنی و صبر میکنی آن قدر که کسانی بدگمان میشوند.. تو اگر عذاب کنی بعد از این همه صبر و این همه شفقت، شک ندارم که عذابت عین عدل است.. عذاب را از ما دور کن اما اگر شایستهی عذاب شدهایم، اگر عذاب است، همه از تو باشد که عین عدل است.
***
خدایا!
قبح گناه را در نگاهمان نریز! و ما را گرفتار توجیه و تلبیس شیطان مساز آنچنان که وجدانمان معطل بماند و حقیقت از ما روی بگرداند...
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
یا من اضحک و ابکی (ای آنکه میخنداند و میگریاند) : در مجمعالبیان آمده است که سبب خنده و گریه، شادی و غم به واسطهی فعل خداوندی است و گفته میشود اهل بهشت را در بهشت میخنداند و اهل دوزخ را در دوزخ میگریاند و گفته میشود درختان را از برگهای رویانده شده میخنداند و ابرها را از باران میگریاند و مطیع خود را به رحمت خود میخنداند و عاصی و سرکش را با عذاب خود میگریاند.
***
جزء بیست و دوم: و مردى (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروى کنید! (20)
از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمىخواهند و خود هدایت یافتهاند! (21)
من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده مىشوید؟! (22)
آیا غیر از او معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانى به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایدهاى براى من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد! (23)
اگر چنین کنم، من در گمراهى آشکارى خواهم بود! (24)
(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید!» (25)
(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مىدانستند... (26)
که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامىداشتگان قرار داده است!» (27) (یاسین)
***
ای مالک! من تو را به سوی شهرهایی فرستادم که پیش از تو دولتهای عادل یا ستمگری بر آن حکم راندند و مردم به کارهای تو چنان مینگرند که تو در کارهای حاکمان پیش از خود مینگری، و درباره تو آن میگویند که تو نسبت به زمامداران گذشته میگویی (نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر نخعی)
***
آدم هزار حال دارد از خنده تا گریه.خنده از قهقهه هست تا تبسم گریه از فرو غلطیدن یه قطره اشک بی صدا هست تا ضجه زدن و خون گریستن. میانشان بسیار چیزها است. یکیش سکوت، سکوت محض که استخون سوز می شود گاهی. و این همه بدست کیست؟ آنکه بد کند، باید بسیار بگرید و کم بخندد. این عاقبتی است که تو برای بدکاران مقدر کردهای.(از این پس به تاوان آنچه کردهاند، کم بخندند و بسیار بگریند...توبه-82) نگذار ما چنین شویم. سخت است حرف زدن با کسی که نگفته را میداند. سخت است حرف زدن با کسی که چیزهایی از من میداند که خودم نمیدانم. وقتی من را میآفریدی، چه در طینتم کردی که گریه را دوست نمیدارم و خنده را میپسندم؟ چه در طینتم کردی که خندهی فراموشی را، قهقه را، خندهی نبودن را دوست ندارم؟ به من رخصت خنده بده؛ خندههای خوب. به من فهم گریه بده؛ گریههای خوب...
***
خدایا!
مباد که چنان به خواب غفلت رویم که هیچ فریادی بیدارمان نکند و چنان مست قدرت شویم که هیچ سیلیای هشیارمان نسازد...