الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

الهی... گاهی... نگاهی

"ای پیامبر! همانا ما نگاه منتظرت را به آسمان می‌بینیم..." (بقره-144)

۱۰- بدون شرح


فکر کنم نیاز به هیچ توضیحی نداشته باشه...

(وطن دوست نگران نباش، متن چینی ترجمه همون متن انگلیسی هست!)


۹- من او...

گفتم:چقدر احساس تنهایی می کنم

گفتی:من که نزدیکم(بقره/۱۸۶)


گفتم:تو همیشه نزدیکی اما من...کاش می شد بهت نزدیک شم

گفتی:هر صبح و عصر،پروردگارت رو پیش خودت با خوف و تضرع و باصدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)


گفتم:این هم توفیق می خواهد!

گفتی: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲)


گفتم:معلومه که دوست دارم

گفتی:پس از من بخواهید ببخشمتون و بعد توبه کنید(هود/۹۰)


گفتم:با اینهمه گناه ...آخه چیکار می تونم بکنم؟

گفتی:مگه نمی دونید خداست که توبه رو از بنده هاش قبول می کنه؟!(توبه/۱۰۴)


گفتم:دیگه روی توبه ندارم!

گفتی:خدا عزیزه و دانا،او آمرزنده گناه هست و پذیرنده توبه(غافر/۲۰۳)


گفتم:با این همه گناه برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی:خدا همه گناه ها رو می بخشه(زمر/۵۳)


گفتم:یعنی بازم بیام؟!

گفتی:به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟(آل عمران/۱۳۵)


گفتم:نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم!آتیشم می زنه،ذوبم می کنه،عاشق می شم...توبه می کنم!

گفتی:خدا هم توبه کننده ها و اونایی که پاک هستند رو دوست داره(بقره/۲۲۲)


نا خواسته گفتم:"الهی و ربی من لی غیرک"

گفتی:خدا برای بنده اش کافی نیست؟(زمر/۳۶)


گفتم:در برابر این همه مهربونیت چیکار می تونم بکنم؟

گفتی:ای مومنین!خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید.او کسی هست که خودش و فرشته هایش بر شما درود و رحمت می فرستند تا شما رو از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند.خدا نسبت به مومنین مهربان است(احزاب/۴۳-۴۱)


الهی تو در کنار ما هستی.آن کن تا ما تو را احساس کنیم و در کنار تو باشیم...

 

8- ما و ما...

سلام دوستان، وعده کرده بودم که راجع به "حق الناس در قیامت" مطلبی براتون بذارم.این متن رو از کتاب "اسرارالصلاه" عالم ربانی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (استاد امام (ره)) انتخاب کردم.باشه که کمی ما رو به خودمون بیاره...


      ... و در کافی به اسناد خودش از سرور عابدان ، امام سجاد (ع) روایت شده که فرمود : « پدرم به من فرمود از پدرش امیر مومنان علیه السلام که برای مردم سخن می گفت شنیده است که فرمود : هنگامی که رستاخیز شود ، خداوند مردم را از حفره هاشان (قبرهاشان) برهنه و بی مو در یک تپه در حالی که نور آنان را می راند و تاریکی گردشان می آورد برمی انگیزد تا بر گردنه ای بر محشر می ایستند. آنگاه برخی بر دوش برخی دیگر سوار می شوند. از رفتن جلوگیری می کنند. پس نفس نفس می زنند و بسیار عرق می کنند و به تنگ می آیند و ناله هاشان سخت می شود و صدایشان بالا می رود.» و حضرت فرمود :« این نخستین هول رستاخیز است.» فرمود :« آنگاه خداوند چیره گر والا از بالای عرش خود و در میان فرشتگان می نگرد ؛ پس به فرشته ای از فرشتگان خود فرمان می دهد که در میانشان ندا دهد : ای گروه آفریدگان ساکت شوید و به منادی خدای جبار چیره گر گوش دهید.» حضرت فرمود :« پس آخرین نفر چنان می شنود که اولین نفرشان می شنود .» فرمود :« در این هنگام صداهایشان فرو می نشیند . دیده هاشان هراسان شده و شانه هایشان می لرزد. دل هایشان ناله می کند و سرهایشان را شتابان به سوی صدا و دعوتگر بلند می کنند . » حضرت فرمود :« و اینجاست که کافر می گوید : هذا یوم عسر ؛ امروز روز سختی است . » و فرمود :« پس آن چیره گر والا به ذکر حکم عادلانه شان اطلاع می یابد و می فرماید : منم خداوندی که جز من خدایی نیست. فرمانروای عادل . آنکه امروز ستم نمی کند. میان شما به عدل و قسطم حکم می کنم و امروز نزد من به هیچ کسی ستم نمی شود. امروز حق ناتوان را از قوی می گیرم و داد خواهی مظلوم را با دادخواهی قصاص از حسنات و سیئات می گیرم و به هبه و هدیه ها نسبت می دهم و امروز از این گردنه نزد من ستمکاری و نه کسی که به گردنش مظلمه ای است نخواهد گذشت جز مظلمه ای که صاحبش آن را بخشیده و به او نسبت داده باشد و هنگام حسابرسی او را از آن گرفته باشد . ای خلایق پیگیری کنید و مظالم تان را از کسی که در دنیا بر شما ستم کرده بخواهید و من گواه شما علیه آنها هستم و همین بس که خداوند است.» و فرمود :« آنگاه مردم با هم آشنا می شوند و دنبال هم می روند تا برای کسی مظلمه یا حقی نزد کسی نماند جز اینکه آن را گرفته باشد . و تا هنگانی که خداوند بخواهد منتظر می شوند . پس حالشان سخت تر می شود و بیشتر مظالمشان را به اهلش آرزو می کنند.» و فرمود :« آنگاه خداوند والا بر مشقت شان آگاه میشود و منادی از نزدش فریاد می زند – که آخرین نفرشان چنان می شنود که اولین شان – منم وهاب و بخشنده. اگر دوست داشتید که همدیگر را ببخشید ، پس ببخشید و اگر نبخشید ،من مظالمتان را برایتان می گیرم .» و فرمود :« آنان به این سخن به خاطر مشقت سختشان و تنگی راه و ازدحامشان شاد می شوند .» و فرمود :« پس برخی به امید رهایی از جایی که هستند مظالمشان را می بخشند و برخی می مانند و می گویند :پروردگارا ، مظالم ما بزرگتر از آن است که آنها را ببخشیم .» و فرمود :« آنگاه منادی از سوی عرش ندا می دهد : کجاست رضوان ، نگهبان باغ های بهشت . پس خداوند به او فرمان می دهد که از بهشت قصری از نقره با آنچه از اثاث و نوکران در آن است به آنان نشان دهد .» و فرمود :« و او در میانه قصر کنیزان و نوکران را به آنان نشان می دهد. » و فرمود :« آنگاه منادی از نزد خداوند ندا می کند : ای آفریدگان سر هاتان را بلند کنید و به این قصر بنگرید .» و فرمود :« پس آنان سر را بلند می کنند و همگی آن را آرزو می کنند و منادی از نزد خدا ندا می دهد : این برای هر کسی است که از مومنی گذشت می کند . پس همه جز اندکی گذشت می کنند و خداوند می فرماید : امروز ستم کاری به بهشتم نخواهد گذشت و کسی جز ستمکار به دوزخم نخواهد گذشت . و کسی از مسلمان نیست که نزدش مظلمه ای باشد جز آنکه هنگام حسابرسی ان را از او بگیرند. ای آفریدگان برای حساب آماده شوید.» و فرمود :«  سپس راهشان را باز می کند و آنان به سوی عقبه می روند و همدیگر را آشنایی نمی دهند تا به عرصه می رسند در حالی که چیره گر والا بر عرش است .» و فرمود :« دفاتر گشوده شده و ترازوها نصب شده و پیامبران و شهدا که امامان هستند حاضر شده اند . هر امامی بر اهل خویش گواهی می دهدکه به فرمان خداوند در میان برخاسته و به راه خداوند دعوتشان کرده است .»