برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
یاسرورالعارفین (ای شادی عارفان) : عارف آنست که شهادت میدهد به خدا، ذاتش را و صفاتش را و افعالش از مرتبه شهود. عالم در مقام یقین علمی(علمالیقین) است که ذات و اسما و صفات را به علم میداند و عارف در مقام یقین عینی(عین الیقین) یا حقالیقین است و نور فطرتش،خداوند را میجوید و توجه عارف، به محبوب اولین است بعد از هجران. پس شادی عارف، مانند اجر عابدان، بهشت و نعمتهای بهشتی نیست که او مشتاق وجه کریم ایزد است.
***
جزء بیست و ششم: (خداوند) مىگوید: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجت کردهام)! (28)
سخن من تغییر ناپذیر است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد!» (29)
(به خاطر بیاورید) روزى را که به جهنم مىگوییم: «آیا پر شدهاى؟» و او مىگوید: «آیا افزون بر این هم هست؟!» (30)
(در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک مىکنند، و فاصلهاى از آنان ندارد! (31)
این چیزى است که به شما وعده داده مىشود، و براى کسانى است که بسوى خدا بازمىگردند و پیمانها و احکام او را حفظ مىکنند، (32)
آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پرانابه در محضر او حاضر شود! (33)
(به آنان گفته مىشود:) بسلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگى است! (34)
هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست، و نزد ما نعمتهاى بیشترى است (که به فکر هیچ کس نمىرسد)!(35)(ق)
***
پسرم! در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن.هرگز سرزنش ملامتگران، تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. برای حق در سختیها و مشکلات شنا کن، شناخت خود را در دین به کمال رسان، خود را در برابر مشکلات عادت ده که شکیبایی در راه حق عادتی پسندیده است.(از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع))
***
گاهی بعضی آدمها تمام زندگیشان را میگذارند پای یک چیز. یکی تمام زندگیش را وقف میکند تا ثروتی داشته باشد، یکی دنبال علم است، یکی دنبال محبت خالصانه میگردد، یکی میخواهد عمرش را صرف تربیت فرزندانش بکند، یکی میخواهد به وطنش خدمت بکند.آخر این یک عمر تلاش، یکی راضی است، یکی ناراضی. یک عده هم شیفته و واله تو میشوند. هر طرف نگاه کنند چیزی جز تو نمیبینند،چیزی جز تو نمیخواهند، چیزی جز تو نمییابند. مهر تو را دوست دارند، نگاه تو را دوست دارند، رزق تو را دوست دارند، اما چیزی که دنبالش هستند اینها نیست. دنبال این هستند که تو را بشناسند. شناختن تو آن چیزی است همه عمرشان را صرفش میکنند. برای اینها شادیای جز تو نیست، ای شادی عارفان.
***
خدایا!
دینت را اسباب دست ما مساز! و استفاده شخصی از مقدسات را از سر ما بیانداز!
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
یا ابصرالناظرین (ای بصیرترین ناظران) : ناظر، آنست مینگرد و بصیر آنست که درک میکند و میفهمد آن چه را که میبیند. و خداوند، بصیرترین ناظران است که همه چیز را میبیند و هر چه میبیند از همه بیشتر، میفهمد آن چه را که میبیند و اگر کسی این لطیفه بفهمد، چگونه گناه کند و عصیان ورزد و طغیان کند؟!
***
جزء بیست و پنجم: پس منتظر روزى باش که آسمان دود آشکارى پدید آورد... (10)
که همه مردم را فرامىگیرد؛ این عذاب دردناکى است! (11)
(مىگویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف کن که ایمان مىآوریم. (12)
چگونه و از کجا متذکر مىشوند با اینکه رسول روشنگر (با معجزات و منطق روشن) به سراغشان آمد! (13)
سپس از او روى گردان شدند و گفتند: «او تعلیم یافتهاى دیوانه است!» (14)
ما عذاب را کمى برطرف مىسازیم، ولى باز به کارهاى خود بازمىگردید! (15)
(ما از آنها انتقام مىگیریم) در آن روز که آنها را با قدرت خواهیم گرفت; آرى ما انتقام گیرندهایم! (16)
ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگوارى به سراغشان آمد، (17)
(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینى براى شما هستم! (18)(الدّخان)
***
پسرم! جایگاه آینده را آباد کن. آخرت را به دنیا مفروش و آنچه را نمیدانی مگو.آنچه بر تو لازم نیست بر زبان میاور. در جادهای که از گمراهی آن میترسی قدم مگذار. زیرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهیهاست.(از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع))
***
نگاه را که همه میکنند. اما یکی نگاه میکند و میفهمد چه میبیند و یکی نه. مگر نبود آن همسایهای که صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته بود و آه در بساط نداشت؟ همه هم میگفتند ماشاالله وضعش خوب است. کسی خبر نداشت دستشان تنگ است و سفرهشان بینان. نگاه ما انگار نگاه نابیناست، چیزی نمیبینیم...میبینیم اما نمیفهمیم. آنکه میبیند و میفهمد، آنکه نگاهش نگاه بیناست، آنکه این نگاه بینایش را به ما دوخته، تو هستی. آنکه نگاه میکند و پنهانیهای ما را، نهفتههای ما را، نگفتههای ما را میبیند تویی.
ای صاحب نافذترین نگاه عالم، ببینمان. ای آنکه هیچ چیز از نگاهت پنهان نمیماند، ببینمان. ببین که صدایت میزنیم، یا ابصرالناظرین؛ ای بیناترین نگرنده...
***
خدایا!
تو آن امینی که امانت را نه تنها حفظ میکنی که کمال و اعتلاء میبخشی؛ بر ما منت بگذار و وجودمان را به امانت نزد خود نگهدار...به امانتی که خودت صاحب اول و آخر آنی...
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
یا من ینقذ الغرقی (ای نجاتبخش غریقان) : غریق، گاه آن است که در میان دریایی آب افتاده است و گاه در گرداب فساد اجتماع فاسد افتاده است و گاه در باتلاق شهوات نفسانی افتاده است و گاه همگان غرقه در فراقاند و خداوند همهی غرقشدگان را نجات میدهد. آنچنان که میفرماید: «هیچ کس نمیتواند خود را از غرقگی برهاند مگر رحمتی از جانب او...»
***
جزء بیست و چهارم: ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم... (23)
بسوى فرعون و هامان و قارون؛ ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسیار دروغگو است!» (24)
و هنگامى که حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با موسى ایمان آوردهاند بکشید و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب مىشود). (25)
و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مىترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!» (26)
موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مىبرم از هر متکبرى که به روز حساب ایمان نمىآورد!» (27)
و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مىداشت گفت: «آیا مىخواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه مىگوید: پروردگار من «الله» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهایى را که وعده مىدهد به شما خواهد رسید; خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمىکند.(28)(غافر)
***
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش.گشادهرو و خندان باش. در نگاههایت و در نیمنگاه و خیره شدن به مردم، به تساوی رفتار کن تا بزرگان در ستمکاران تو طمع نکنند و ناتوانان در عدالت تو مایوس نگردند....(نامه امیرالمومنین(ع) به فرماندار مصر،محمد بن ابیبکر)
***
غرق شدن حالت بدی است. آب که مایهی زندگی است، مایهی هلاک میشود. از همه سو آدم را در بر میگیرد.دست آدم را میگیرد، پای آدم را میگیرد، گلوی آدم را، بینیش را و دهانش را میگیرد. مثل مادری که بچهای را بغل میکند، بغلش میکند. و آدم خلاصی ندارد از این مادر بیرحم و از این هلاک. هر طرف میرود همین وضع است. هر دست و پایی که میزند فروتر میرود. نه دستش به جایی بند است و نه پایش به چیزی استوار است. میخواهد فریاد بزند، آب حلقش را پر میکند. آدمی که دارد غرق میشود چقدر بیکس است، چقدر تنهاست، چقدر ناتوان است.کسی دیگری باید باشد. کسی که پایش بر جای سفت باشد و دستش همه جا برسد. کسی بتواند آدم را، ولو ناسپاس باشد، نجات بدهد...
***
خدایا!
تو تنها دادستانی هستی که چشم بر خطای خلافکار میبندی! به ما چنان ظرفیت و حیاتی مرحمت کن که با اغماض تو جسورتر نشویم...