1- تلویزیون رو روشن کردم. بعد از چند دقیقه پیام بازرگانی یک برنامه زنده شروع شد. (اسمش خاطرم نیست) دوربین روی مجری زوم کرده بود ولی انگار مجری محترم که مشغول تنظیم میکروفون روی کتش بود اصلاً حواسش نبود که برنامه شروع شده! بعد از چند ثانیه وقتی به یکباره متوجه شد که روی آنتن هست هول شد و سریع خودش رو جمع و جور کرد و شروع کرد به سلام و احوالپرسی از بینندگان!
برای همهمون صحنه آشنایی هست و شاید هم عادی... اما بزرگمردی درس خوبی از این صحنه بهم داد. میگفت:«رفقا! سادهترین تعریف تقوای الهی همین صحنه هست! اینکه «بدونی همیشه در جلوی دوربین خدا هستی» و خداوند همیشه حیّ و حاضر ناظر کوچکترین اعمال توست. اکثر ما از این نکته غافل هستیم و میشیم همون مجری که حواسش نیست روی آنتن هست، مشغول کار خودمون هستیم نمیفهمیم «دارند ما رو نگاه می کنند» و «این تصاویر ضبط میشه!» اما اگه همیشه حواسمون باشه، این همون تقواست! به همین سادگی!»
2- میگفت:« وقتی سر به سجده اول میگذاری و تسبیح خدا رو میگی، به یاد بیار که در عالم ذر (عالمی که همهمان به صورت ذرهای از خاک بودیم ) به وحدانیت خدا شهادت دادی و تسبیح او را گفتی. سپس وقتی سر از سجده برمیداری تا وقتی که به حالت نشسته میرسی به یاد بیاور که این اوج گرفتن در این زمان کوتاه یادآور تولد و برآمدنت از خاک
خاک تا اوج دوران جوانی(40 سالگی) است. بعد از آن در سجده دوم وقتی در همان زمان کوتاه از اوج به سمت خاک میروی به یاد بیاور که در نیمه دوم عمرت به تدریج از خلقتت کاسته میشود تا اینکه در انتها دوباره به خاک برمیگردی. اما مهمترین درس همان است که باز در این بازگشت به خاک تسبیح خدا میگویی؛ یعنی در این عمر زندگانیت حرفت را عوض نکردی و در طاعت خدا باقی ماندی...»
شاید این عکس زیبا، این فاصله کوتاه تولد تا مرگ رو بهتر نشون بده...
پ.ن: فردا یازده مرداد هست؛ چهارمین سالگرد اون سفر به یادماندنی... چیزی هم تا 19 مرداد باقی نمونده؛ سومین سالگرد اون هدیه بهیادماندنی خدا به من... انشاالله روزی همهتون
پ.ن.2: باورتون میشه یک سوم ماه رمضون تموم شد؟! قدر بقیهاش رو بدونیم...
و کاش بدانیم فرصت زنده بودن زیاد نیست حداقل خود قبل از مردن جسم روح را نمیرانیم!!!
سلام بر سیدامین عزیز.
سیدجان دعا کن توی این ماه دو زار به معرفتمون اضافه کنن تا حدالق دو زار بیارزیم!!!
در پناه مولا
سلام بر ح.میم بزرگوار
دل برات تنگ شده رفیق!
واقعاً همینه... یه جلسات دارم میرم که استادش مشغول شرح رساله الانسان علامه طباطبایی هست. خیلی عجیبه این کتاب، جهان بینی آدم رو نسبت به انسان عوض میکنه... تمام حرف این کتاب هم همین افزایش معرفت هست و بس...
مولا یارت
سلام
طاعاتتون قبول
باورتون میشه تا الان فلسفه ی دو سجده رو نمیدونستم....
ممنون از مطالب جالبتون
فقط ما متوجه نشدیم خدا چه هدیه ای بهتون داده یا سفرتون کجا بوده؟؟(البته شاید خصوصی باشه)
در پناه حق و در راه حق
سلام
خدا از شما هم قبول کنه
البته شاید نشه گفت تمام فلسفه دو سجده همین هست؛ خیلی چیزها رو باید به مقاماتی رسید تا درک شون کرد. نمیدونم کلیپ نماز آیت الله بهجت رو دیدین یا نه، ایشون اصلاَ انگار توی یک دنیای دیگه هستند!
اگه لینک هایی رو که گذاشته بودم باز میکردید متوجه میشدید، سفر اول عمره دانشجویی بود، سفری که پر از خیر و برکت توی زندگی ام بود و هدیه به یادماندنی هم یک عمره دوم در اولین سالگرد عمره اول بود که به شکل کاملاً غیرمترقبه ای(!) پیش اومد. حوصله داشتید شرح ماوقعش(!) رو بخونید تا متوجه منظورم بشید
یاعلی
سلاام
طاعاتتون قبول درگاه حق
اینطور که از شواهد معلومه ایشالا قرار عمره سوم رو هم در مرداد ماه برین
التماس دعا داریم در این روزهای عزیر
یا علی
سلام
و همچنین از شما
خدا از زبون تون بشنوه
انشاالله روزی همه مشتاقین
علی یارتون
سلام
انشالله که همیشه به زیارت باشین
ماجراهای سفرتونو خوندم... وقتی قسمت باشه دیگه هیچی نمیتونه جلودارش باشه و دقیقا اکثر اتفاقهای مهم زندگی ، زمانیکه انتظارشو نداریم اتفاق میفته.........برای من که اینجوری بوده
بهترین روز زندگیم تحویل سال 88 در مسجد الحرام بود(عمره دانش آموزی).......انشالله قسمت همه بشه.
منم جزء ذخیره ها بودم ، وقتی کاملا ناامید شده بودم (آخه فکر میکردم کسی نیست که بخواد انصراف بده)، بهم خبر دادن که برای اولین بار به استان ما این ظرفیتو دادن که کسایی که ذخیره هستنو ثبت نام کنن ( درحالی که فقط دو هفته مونده بود) دیگه اینجوری شد که ما هم عازم شدیم
ببخشید کامنتم خیلی طولانی شد
در پناه حق
سلام
عمره دانشجویی من هم یه چیزی مثل برای شما شده بود! توی وبلاگ راجع بهش ننوشتم ولی اونهم ماجرایی داشت برای خودش. گویا خدا میخواد بگه این چیزها رو راحت بهتون نمیدم تا قدرش رو بدونید
انشاالله باز هم قسمتمون بشه
سلام
خویبد، طاعات قبول باشه
....
سلام!
سلام حاج آقا
وقتی شب قدر میرسه یعنی رمضان هم داره میره
ایام شهات مولایمان را تسلیت می گم
احیانا الان مشهد نیستین؟
التماس دعا
سلام
الآن... یا... الآن؟!!!
سلام آقا سید
باورت می شه دو سوم ماه رمضون هم تموم شد؟
ما دعا می کنید آیا؟
سلام و رحمت خدا
دو سوم ماه رمضان که چه عرض کنم، ماه شوال هم تمام شد!!!
سلام خوب هستید
طاعاتتون قبول باشه
عیدتون مبارک باشه
ما عیدی م یخواهیم
سلام
امروز 25/6/91 ، بعله!
سلام
آیا می دونی به راحتی می تونی تعداد بازدید کننده واقعی وبلاگت رو بالا ببری؟
یه سری به ما بزن.
موفق باشی
www.baazdid.com
سلام، نه بابا!
سلام آقا امین.این نوشته هات خیلی جالب بودند. ممنون
علیکم السلام
نظر لطف شماست
سلام
(اما مهمترین درس همان است که باز در این بازگشت به خاک تسبیح خدا میگویی؛ یعنی در این عمر زندگانیت حرفت را عوض نکردی و در طاعت خدا باقی ماندی...»)
خیلی قشنگ ...
واقعا همینطوره
اینکه آدم خودشو در محضر خدا ببینه یه موهبته الهیه
یاحق
سلام
کاش "ببینه" ! مشکل ما دقیقاً همینه! میدونیم ولی انگار باور نداریم...
ممنون که سر زدید
حق یارتون
سلام سید خدا
خوبی؟
توهم که حسابی ترک دنیا کردی!
دیدی اون دوسوم دیگش هم تموم شد!
صبح نزدیک است و ...
سلام پسرعمو!
شما چطوری؟!
فکرمیکنم دنیا ما رو ترک کرده
دو سوم که هیچ، شوال هم تموم شد و امین ماند و حوضش!
ما منتظر این صبح هستیم سید... دیگه نمیدونم چه باید بشه که شرایط آخرالزمان محقق بشه...
قربانت...
بازم تو ی حوض برات موند!!
(البته ما که می دونیم خیلی بیشتر از این حرفا مونده!)
منم موندم!
صبح نزدیک است و ...