برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز پنجم ماه مبارک رمضان
یا سامع الاصوات (ای شنونده صداها) : خداوند شنوندهی اصوات است. و اصوات از انسان است و حیوان است و گیاه. و اصواتی که از انسان صادر میشود گاه معنادار است و گاه بیمعنا و خداوند همه این اصوات را میشنود... خواه از گیاه باشد، خواه از حیوان باشد و از انسان باشد، فاقد یا صاحب معنا. خداوند سبحان، همه این اصوات را به آن واحد میشنود که از اسماء نیکوی اوست؛ «ای آنکه باز نمیدارد شنیداری او را از شنیداری دیگر». هان که صوت، بیش از آنکه در نزد صاحب صدا حاضر باشد، در نزد خداوند حاضر است...
***
جزء پنجم: و هر کس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالى که جاودانه در آن مىماند؛ و خداوند بر او غضب مىکند؛ و او را از رحمتش دور مىسازد؛ و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است. (93)(نساء)
پ.ن: فأعتبروا یا اولوالباب !
***
پسرم! نفس خود را از هر گونه پستی بازدار، هر چند تو را به اهدافت نرساند، زیرا نمیتوانی به اندازه آبرویی که از دست میدهی بهایی به دست بیاوری. برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفرید... (از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام حسن(ع))
***
گوش میدهی؟! همیشه میخواهم این را از آنکه رو به رویم نشسته بپرسم. آدم چه میداند آنکه رو به رویش نشسته الآن در چه احوالی است؟ شاید من میگویم و او که سر تکان میدهد با هر تکان سرش یکی دیگر از بدهیشایش را با مبلغ کل بدیهیهایش جمع میکند. شاید دارد خاطرات دیروزش را مرور میکند. شاید دارد فکر میکند چطور از شر آدم خلاص شود. شاید اصلاً به چیزی فکر نمیکند و پشت نقاب توجه به حرفهایت چرت کوتاه دلچسبی میزند.
من تنها نیستم؛ این همه صدا بلند است... یکی بیکار مانده، یکی بییار مانده، یکی درد تن دارد، یکی درد جان، یکی بدهکار است یکی چشم به راه فرزند... تازه اینها آدمها هستند.ببر هم میغرد؛ مرغ هم مینالد، ماهی هم دهان گشوده و آفتابگردان هم رو به آسمان تو کرده. این همه صدا، پیچیده در این فضای بیمنتها... که میشنود جز تو؟!
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...
روز چهارم ماه مبارک رمضان
یا شهید (ای گواه) : خداوند، بر همه شیء گواه است و شهید است از آن جهت که بر هر شیء حاضر است. مانند او شیء نیست که «لیس کمثله شیء» و بر هر شیء حاضر و گواه است و شهید است بر هر آنچه که ما بر آن گواهیم و شهید است بر ذات خود و اوست که بر خود و یکتایی خود شهادت داده است که ملائکه و صاحبان عالم از شهادت او، و به تبع شهادت او بر خود و یکتاییش شهادت دادهاند که فرمود «خداوند است که گواهی میدهد بدرستیکه جز او خدایی نیست و فرشتگان و صاحبان عالم و پر پا دارندهی قسط.»
***
و مانند کسانى نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههاى روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمى دارند. (105)
(آن عذاب عظیم) روزى خواهد بود که چهرههائى سفید، و چهرههائى سیاه مىگردد، اما آنها که صورتهایشان سیاه شده، (به آنها گفته مىشود:) آیا بعد از ایمان، و (اخوت و برادرى در سایه آن،) کافر شدید؟! پس بچشید عذاب را، به سبب آنچه کفر مىورزیدید! (106)
و اما آنها که چهرههایشان سفید شده، در رحمت خداوند خواهند بود؛ و جاودانه در آن مىمانند. (107)
اینها آیات خداست؛ که بحق بر تو مىخوانیم. و خداوند (هیچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانیان نمىخواهد. (108)
و (چگونه ممکن است خدا ستم کند؟! در حالى که) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال اوست؛ و همه کارها، به سوى او باز مىگردد (و به فرمان اوست.) (109) (آل عمران)
***
پسرم، ستم روا مدار، آن گونه که دوست نداری به تو ستم شود. و نیکوکار باش آن گونه دوست داری به تو نیکی کنند و چیزی را برای مردم رضایت بده که برای خود میپسندی (از نامه امیرالمومنین(ع) به فرزندش امام حسن(ع))
***
تو بینا ای، اما بینایی تنها برای التیام دردهای ما و آسوده کردن دلهای ما بس نیست. چه بسیار وقتی که کسی بینا بوده و دیده، اما دیدنش به فریاد من نرسیده. دزد به قافله میزند کاروانسالار میبیند. اما چه فایده؟ پیرزنی در خیابان زمین میخورد، عابران میبینند و بیاعتنا و عجول میگذرند.از دیدنشان، از بیناییشان چه فایده؟
گاه این دیدن آنقدر سرد و دور و بیاعتناست که آرزو میکنم کاش نبودند، کاش نمیدیدند، کاش با درد خودن تنها بودم. بینایی دیگران وقتی تو را آسوده میکند، که بیاعتنا نباشند. وقتی بعد از ماجرایی تلخ، کسی پیش میآید و میگوید من دیدم چه شد و آمادهام اگر شکایت کنی شهادت بدهم، آن تلخی کم میشود و دل کمی آرام میگیرد.
شاهدی که تو باشی، پیش از ماجرا پیش آمدهای، به پیامبرت گفتهای بگوید همین یک شاهد او را بس است.(اسرا- 96) راست گفتهای، تو اگر شاهد کسی باشی، به دیگران چه نیاز...؟!پ.ن: اگر خداوند شهید نبود، احدی شهید نمیشد(شهید صیاد شیرازی)...
برای هر روز خداوند را به یکی از نامهایش نیایش میکنیم.شرح آن نام مبارک را توصیف میخوانیم.همین طور چند آیه از کتابش قرآن. و برای هر روز عبارتی از امیرمومنان، و مناجاتی کوتاه از زبان روزهداران به درگاه او...»
روز سوم ماه مبارک رمضان
یا رافع السماء(ای بالابرندهی آسمان): خداوند رفیع الدرجات است و هر که بالایی و بلندی دارد از خدا دارد که عزت همگی از خداست «ان العزه لله جمیعاً» پس اگر آسمان را رفعت و بلندی است جز خداوند بر آسمان، کسی رفعتی نبخشیده است. در سوره رعد آمده است که «خداوند کسی است که آسمانها را رفعت و بلندی داده است به ستونهایی که دیده نمیشوند.» و در حدیث رفیع کسا آمده است:«نیافریدهام آسمان افراشته و زمین گسترده و ماه منیر و خورشید نورانی و فلک چرخان و دریای جاری و کشتی روان را مگر در محبت این پنج تن (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام)
جزء سوم: اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را براى خود خریدارى کنید)، و نه دوستى (و رفاقتهاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت؛ (زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود.) و کافران، خود ستمگرند؛ (هم به خودشان ستم مىکنند، هم به دیگران). (254)
هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به اوهستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمىگیرد; (و لحظهاى از تدبیر جهان هستى، غافل نمىماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست; کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت شفاعتکنندگان، براى آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمىکاهد.) آنچه را در پیش روى آنها ( بندگان) و پشت سرشان است مىداند; (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسى از علم او آگاه نمىگردد; جز به مقدارى که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است; و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علم بىپایان و نامحدود اوست.) تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را دربرگرفته; و نگاهدارى آن دو ( آسمان و زمین )، او را خسته نمیکند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست. (255)
در قبول دین، اکراهى نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابر این، کسى که به طاغوت ( بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده است، که گسستن براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست) (256) (بقره)
دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا. زیرا در روز قیامت، هر فرزندی به پدر و مادر خویش باز میگردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسی، و فردا روز حسابرسی است نه عمل (خطبه 42 نهجالبلاغه)
آسمان را تو برآوردهای. زمین انگار نه سنگریزه، که ذرهای غبار در میان این همه ستاره باشد.این همه ستاره و این ذره کوچک و ما آدمهای خردتر از غبار روی این ذره! کدام هنرمندی به قدر تو زیبا میآفریند؟ کدام هنرمندی کنار زمین کوچکش، آسمان بیمنتهای پرستارهای میآفریند؟ به آسمان نگاه میکنم.زیبایی بینظیری که میبینم، پیش آنچه از آسمان نمیبینم و تو آفریدهای هیچ است. چه خوب شد که تو چیزی را از یاد نمیبری وگرنه اگر زمین را در برابر عظمت آسمانت از یاد میبردی چه میکردیم؟ آسمان را تو برآوردهای و ما با هر چشم و با هر حدی از دانش که به آن نگاه میکنیم، یک چیز میبینیم؛ زیبایی و بیمنتهایی تو...